مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند
پیام های کوتاه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فیسبوک» ثبت شده است

۲۷شهریور

وَ الَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَکَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَ مَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ ...  [آل عمران / 135]

و آنها که وقتى مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا مى‏افتند و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى‏کنند- و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟ ...

داستانک:

در حدیث پر معنى و تکان دهنده‏اى از امام صادق علیه السلام مى‏خوانیم:" هنگامى که آیه 135 سوره آل عمران  نازل شد، ابلیس بالاىکوهى در مکه رفت، و با صداى بلند فریاد کشید، و سران لشگرش را جمع کرد.

گفتند: اى آقاى ما! چه شده است که ما را فرا خواندى؟

گفت: این آیه نازل شده (آیه‏اى که پشت مرا مى‏لرزاند و مایه نجات بشر است) چه کسى مى‏تواند با آن مقابله کند؟

یکى از شیاطین بزرگ گفت: من مى‏توانم، نقشه‏ام چنین است و چنان! ابلیس طرح او را نپسندید! دیگرى برخاست و طرح خود را ارائه داد باز هم مقبول نیفتاد! در اینجا" وسواس خناس" برخاست و گفت: من از عهده آن برمى‏آیم.

ابلیس گفت: از چه راه؟

گفت: آنها را با وعده‏ها و آرزوها سرگرم مى‏کنم، تا آلوده گناه شوند، و هنگامى که گناه کردند توبه را از یادشان مى‏برم!

ابلیس گفت: تو مى‏توانى از عهده این کار برآیى (نقشه‏ات بسیار ماهرانه و عالى است) و این ماموریت را تا دامنه قیامت به او سپرد"     [تفسیر نمونه، جلد ‏27، صفحه : 476]

۲۵شهریور

آیت الله العظمی محمد تقی بهجت فومنی (رضوان الله تعالی علیه):
چهل روز مانده به محرم، چله گناه نکردن بگیرید تا سوز دل و اشک چشمانتان برای سید الشهدا (علیه السلام) فراوان گـردد.

برپا شدن چله‌های عزای حضرت ابا عبدالله
محبان حضرت اباعبدالله چهل روز مانده به آغاز محرم با زنده نگه داشتن مصائب ایشان و یاران باوفایشان چله عزا می گیرند.آیت الله العظمی بهجت برپایی چله‌های حسینی را شیوه ای مناسب به‌ منظور سوز دل و اشک ریختن برای سید الشهدا دانسته است.

 

 

چهل شب مانده تا 72 غروب

.

.

.

.

میشود 40 زیارت عاشورا خواند

میشود 40 سوره ی فجر خواند

میشود 40روز مراقبت کرد

میشود 40 نماز اول وقت خواند

میشود 40 نفر را عاشورایی نمود

میشود 40 نغمه ی انتظار سر داد
.
.
.
.
.
و میشود مانند گذشته نیز گذراند

۱۱شهریور

5. وَ الشَّجَاعَةَ (شجاعت )

پنجمین و آخرین صفتی که آن کافر دارا بود و باعث نجاتش شد شجاعت است

به جرئت می توان گفت که مصداق بارز انسان شجاع در عصر ما امام خمینی بود

به عنوان نمونه در سال 43 امام بعد از آزادیشان که در مسجد اعظم سخنرانی کردند فرمودند: والله من به عمرم نترسیدم، آن شبی هم که آنها مرا می بردند آنها می ترسیدند و من آنها را دلداری می دادم.

و در جایی دیگر به یکی از نزدیکان خود می فرمایند:

 «وقتی من را برای تبعید می‌بردند، در بیابانی در مسیر، ماشین به سمت جاده‌ای خاکی منحرف شد و من یقین حاصل کردم که قصدشان کشتن من است. وقتی به دلم رجوع کردم، دیدم هیچ تکان نخورده است و هیچ دلهره‌ای ندارم»!

داستانک1:

 دکتر عارفی، پزشک مخصوص امام، می‌گوید: «یک وقتی اطراف جماران مورد اصابت موشک قرار گرفت، به نحوی که شیشه‌ها فرو ریخت و ما از ترس به زیر میز رفتیم وقتی به مانیتور نگاه کردیم، دیدیم وضعیت قلب امام کمترین تغییری نکرده است»! [چندین خاطره از این دست؛ در کتاب طبیب دلها، نوشته ی دکتر عارفی ، موجود است]

داستانک2:

روز 12 بهمن ،از یک طرف هواپیمای امام در آسمان و از طرف دیگر تانکهای بختیار در فرودگاه و میلیونها انسان با اضطرابی عجیب چشم به راه ؛اما هنگامی  که خبرنگاری در هواپیما کنار امام نشست و از ایشان پرسید: «حضرت آیت‌الله، اکنون که بعد از پانزده سال تبعید به ایران برمی‌گردید، چه احساسی دارید؟!» و امام بی هیچ درنگی و با تقدیم لبخندی نمکین فرمودند: هیچ

بعد از 15 سال تبعیدی تلخ و در شرایطی که هنوز کشور در دست دشمن بود و همه قوای نظامی و انتظامی تحت فرمان بختیار بود و هر احتمالی در مورد جان امام وجود داشت این پیرمرد در پاسخ این سؤال که چه احساسی داری؟ می‌گوید هیچ! اهل معنی باید سال‌ها در تحلیل این «هیچ» بگویند و بنویسند تا اندکی از «همه» عمق این «هیچ» برملا شود.