مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند
پیام های کوتاه

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قیامت» ثبت شده است

۰۱مهر

۲۸خرداد

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:

انما بعثت لأتمّم مکارم الاخلاق

مبعوث شده ‏ام تا اخلاق کریمه و فضائل انسانى را اتمام و اکمال نمایم   

 [بحار الأنوار، جلد ‏68، صفحه382]

************

یکی از مهمترین مکارم اخلاقی که پیامبر اکرم به دنبال رواج آن بودند، خوش اخلاقی بود.

************

یکی از مهمترین مظاهر خوش اخلاقی ، اخلاق خوب در منزل است . و خدا نکند شخصی در خانه اش بد اخلاق باشد . خدا نکند...

************

داستانک:

آیت الله مظاهری،در کتاب ارزشمند «تربیت فرزند ، از دیدگاه اسلام» به نقل از یکی از بزرگان، می آورند:

فردی را می شناختم که آدم خیلی خوبی بود. در خواب دیدم روز قیامت شده و او به شکل سگ درآمده است. به او گفتم تو که آدمی خوب، با ایمان و با تقوا بودی، چرا سگ شده ای؟

گفت: وای از بداخلاقی در خانه! وای از بداخلاقی در خانه! وای از بداخلاقی در خانه!

بعد به من گفت : بیا برویم قبرم را نگاه کن

جلو رفتم و دیدن ته قبرش سوراخ است

گفت:وقتی مرا داخل قبر گذاشتند ، قبر چنان مرا فشار داد که تمام روغن من گرفته شد و رفت در این سوراخ.

اگر سوراخ تنگ نبود ، روغنها را نشانت می دادم

منبع: کتاب تربیت فرزند از نظر اسلام صفحه 101 [با اندکی تلخیص]

۱۶خرداد

آورده‌اند که بهلول بیشتر وقت‌ها در قبرستان می‌نشست روزی که برای عبادت به قبرستان رفته بود، هارون به قصد شکار از آن محل عبور نمود چون به بهلول رسید گفت: بهلول چه می کنی؟

بهلول جواب داد: به دیدن اشخاصی آمده‌ام که نه غیبت مردم را می‌نمایند و نه از من توقعی دارند و نه من را اذیت و آزار میدهند.

هارون گفت: آیا میتوانی از قیامت، صراط و سوال و جواب آن دنیا مرا آگاهی دهی؟

بهلول جواب داد به خادمین خود بگو تا در همین محل آتش نمایند و تابه بر آن نهند تا سرخ و خوب داغ شود. هارون امر نمود تا آتشی افروختند و تابه بر آن آتش گذاردند تا داغ شد.

آنگاه بهلول گفت: ای هارون من با پای برهنه بر این تابه می‌ایستم و خود را معرفی می‌نمایم و آنچه خورده‌ام و هرچه پوشیده‌ام ذکر می‌نمایم و سپس تو هم باید پای خود را مانند من برهنه نمایی و خود را معرفی کنی و آنچه خورده‌ای و پوشیده‌ای ذکر نمایی. هارون قبول نمود.
آنگاه بهلول روی تابه داغ ایستاد و فوری گفت: بهلول و خرقه و نان جو و سرکه و فوری پایین آمد که ابداً پایش نسوخت و چون نوبت به هارون رسید به محض اینکه خواست خود را معرفی نماید نتوانست و پایش بسوخت و به پایین افتاد.

سپس بهلول گفت: ای هارون سوال و جواب قیامت نیز به همین صورت است. آنها که درویش بوده‌ند و از تجملات دنیایی بهره ندارند آسوده بگذرند و آنها که پایبند تجملات دنیا باشند به مشکلات گرفتار آیند ...

۱۸اسفند

یکی از آداب بسیار سفارش شده در اسلام مهمان داری و پذیرایی از او می باشد، چنانچه برای این عمل ثوابی عظیم در نظر گرفته شده است!

در این باب رسول اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: هر کس ایمان به خداوند و قیامت دارد، باید میهمان را گرامی بدارد.

مهمان، هدیه خدا و عامل بخشش گناهان است

همچنین بیان نموده‌اند: هنگامی که خداوند برای مردمی اراده‌ی خیر نماید، هدیه‌ای برای آنان می‌فرستد. پرسیدند: آن هدیه چیست؟ حضرت فرمودند: میهمان است که رزق خود را می‌آورد و چون می‌رود گناهان صاحب خانه را نیز می‌برد.

در مورد مهمان داری نیز از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت شده است که ایشان فرموده‌اند:

هر مؤمنی که از صدای مهمان [و ورود آن] خشنود شود، گناهان او آمرزیده می‌گردد؛ گرچه گناهان او از زمین تا آسمان را پُر کرده باشد.

اینگونه باشیم تا صورتمان در قیامت مانند ماه کامل بدرخشد

در روایتی دیگر آمده است که فرموده‌اند: هیچ مؤمنی در دنیا میهمان را دوست نمی‌دارد، جز آن که چون از قبر خارج می‌شود، صورت او مانند ماه شب چهارده می‌باشد و اهل محشر می‌گویند: «او جز پیامبر نیست.» پس ملکی می‌گوید: او مؤمنی است که میهمان را دوست و گرامی می‌داشته است، پس او را مسیری جز بهشت نخواهد بود.


۱۴اسفند

دو مرد با یکدیگر دوست بودند؛ یکى خدا پرست فقیر و دیگرى ثروتمند بى ایمان . ثروتمند بى ایمان به ثروت خود مى بالید و به دوستش مى گفت : من ثروت و افرادم بیش از تو است . و هر گاه در دو باغ وسیع و پر محصولش وارد مى شد مى گفت : گمان ندارم این همه نعمت تمام شود و قیامتى در کار باشد. دوست خداشناس به او پند دادو گفت : آیا به خدایى که تو را آفرید کفر مى ورزى ؟ اما من معتقدم که الله خداى من است و شریکى براى او قرار نمى دهم ، چرا نعمت دهنده را نمى شناسى و هرگاه به باغت داخل مى شوى ، یاد خدا نمى کنى و به نشانه شکرگزارى نمى گویى :
ما شاء الله لاقوة الا بالله
آنچه خدا خواهد (همان مى شود) قوت و قدرتى نیست مگر از جانب خدا.
پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله فرمود:هرگاه خداوند به بنده اش نعمت مال و زن و فرزند عنایت فرمود و او گفت : ما شاء الله لا قوة الا بالله آفتى به جز مرگ نبیند
امام صادق علیه السلام فرمود:عجب دارم از کسى که نعمت هاى دنیایى مى خواهد و نمى گوید: ما شاء الله لا قوة الا بالله چرا که پس ‍ از این جمله خداوند از زبان آن مرد خداشناس مى گوید: اگر من از تو کمتر ثروت و فرزند دارم امیدوارم خداوند بهتر از باغ تو به من بدهد، و این امید حتما محقق مى شود




۲۶تیر

فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَلَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ   فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیْهِم بِعِلْمٍ وَمَا کُنَّا غَآئِبِینَ

پس قطعاً از مردمى که (پیامبران) به سویشان فرستاده شدند، سؤال و بازخواست خواهیم کرد و قطعاً از خود پیامبران (نیز) خواهیم پرسید.  پس بى‏شک (از هر چه کرده‏اند،) از روى علم برایشان بازگو خواهیم کرد، و ما (از مردم،) غایب و بى‏خبر نبودیم.

سؤال: در قیامت از چه مى‏پرسند؟

الف: از نعمت‏ها. «ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النّعیم»«سپس در همان روز است که از نعمت [روى زمین] پرسیده خواهید شد» [تکاثر 8] در روایات متعدّدى، رهبرى و ولایت را نیز از مصادیق نعمت مورد سؤال در آیه برشمرده‏اند. امام صادق (علیه السلام) آیه « وَذکُروا آلاءَ اللّهِ» را تلاوت کرد سپس فرمودند : آیا می دانی مراد از نعمت های الهی چیست ؟ فرمود : « هِی اَعظَمُ نِعَمِ اللهِ عَلی خَلقِهِ وَ هی وِلایتُنا » همان مراد بزرگترین نعمت خداوند بر خلقش می باشد و آن ولایت ما اهل بیت است در ذیل آیه «وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً»[لقمان 20] از امام کاظم ( علیه السلام ) سؤال شد مراد از نعمت ظاهری و باطنی چیست ؟ حضرت فرمودند : مراد از نعمت ظاهری امام ظاهر و مراد از نعمت باطنی امام غائب است. راوی تعجب کرد که مگر در بین شما ائمّه ، امامی هست که غائب شود ؟ فرمود : « نِعَمَ یغیبُ عَن عَن اَبصار ِ النّاسِ شِخصُه و لا یغیبُ عَن قُلوبِ المُؤمِنینَ ذِکرُهُ و هو الثانی عَشَرَ مِنّا»

ب: از قرآن و اهل‏بیت علیهم السلام. پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود: از مردم سؤال مى‏شود که با قرآن و اهل‏بیت من چگونه عمل کردید؟ «ثمّ اسألهم ما فعلتم بکتاب اللّه و باهل‏بیتى»

ج: از رفتار و کردار. «لنسئلنّهم اجمعین . عمّا کانوا یعملون»

د: از اعضا و جوارح. «اِنّ السّمع والبَصر والفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسئولاً»

ه : از پذیرش و عدم پذیرش رسولان. «یا معشر الجنّ والانس ألم یأتکم رسل منکم...» چنانکه در جاى دیگر از رهبران دینى نیز در مورد برخورد مردم با آنان سؤال مى‏شود. «یوم یَجمع اللّه الرُّسل فیقول ماذا اُجِبتُم...»

و: از عمر و جوانى که چگونه سپرى شد.

ز: از کسب و درآمد. چنانکه در روایات مى‏خوانیم: در روز قیامت انسان از چهار چیز به خصوص سؤال و بازخواست مى‏شود: «شبابک فیما أبلیته و عمرک فیما أفنیتَه و مالک ممّا اکتسبته و فیما أنفقتَه»، در مورد عمر و جوانى که چگونه آن را گذراندى و درباره‏ى مال و دارایى که چگونه به دست آوردى و در چه راهى مصرف کردى.

·         پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمودند: «کُلّکم راع و کُلّکم مسئول عن رَعیّته فالامام یسأل عن النّاس و الرّجل یسأل عن أهله و المرأة تسأل عن بیت زوجها و العبد یسأل عن مال سیّده» همه‏ى شما مسئول زیردستان خود هستید و باید پاسخگو باشید؛ امام از مردمش، مرد از همسرش، زن از رفتار در خانه‏ى همسرش و بنده از مال ودارایى مولایش. همچنین فرمودند: خداوند از من نیز سؤال مى‏کند که آیا ابلاغ رسالت کردم یا نه؟

8 رمضان 1434

29 تیرماه 1392

مسجد علی بن ابیطالب

حلقه صالحین

۲۴تیر

پیامبر می فرمایند: النَّاسُ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا (مردم در خوابند هنگامی که مردند بیدار می شوند)

·         وقتی در عالم قبر قرار می گیریم دیگر فرصت به پایان رسیده است

·         گناهی از گناهان کم نمی شود

·         عالم قبر همواره با عذاب حسرت عجین است.

·         در قیامت گمراهان (زخرف آیات 36و 38)، گناهکاران (آل عمران آیه30)، مترفان (انبیاء آیه13و 14) مجرمان (شعراء آیات 300و 203) مستکبران (زمر آیات56 و 59) مشرکان (شعراء آیات (91تا 101) منافقان (آل عمران آیه 156) انکارکنندگان معاد (انعام آیه31) مسیحیان (مریم آیات 34تا 39) در حسرت از دست دادن فرصت ها و امکانات، دست و لبان خویش را می گزند و بر گذشته خویش افسوس می خورند در حالی که این حسرت و افسوس سودی به حالشان نخواهد داشت.

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: اَلْقَبْرُ یُنادِی کُلُّ یَوْمٍ بِخَمْسَ کَلَماتٌ (۱) قبر در هر روز پنج کلمه را فریاد میزند : ۱. اَنا بَیْتُ الْوَحْدَه فَاحْمِلوا اِلیَّ اَنیساً من خانه تنهاییم پس با خود انیس و مونسی به سوی من آورید(تلاوت قرآن مخصوصا در این ماه که هر آیه قرآن برابر با یک ختم قرآن است )

·         مستحب است وقتی که جنازه را دفن کردید چند قدم که رفتید برگردید تا مرده با قبر الفت بگیرد بعد از اینکه رفتید خداوند به بنده می فرماید ای بنده من تنهات گذاشتن ( زن و بچه و...) نگران نباش من انیس تو هستم

۲. اَنا بَیْتُ الْظُّلْمَه فَاحْمِلوا اِلیَّ سِراجاً من خانه تاریکی هستم پس با خودتان چراغی به سوی من آورید(نماز)

·         نماز تشکر از خداست * نماز حرف زدن با خداست * ای بنده من وقتی به نماز می ایستی من چنان به تو توجه میکنم گوئی بنده ای جز تو ندارم اما تو چنان غافلی که گوئی صدها خدا داری.

۳. اَنا بَیْتُ التُرابْ فَاحْمِلوا اِلیَّ فِراشاً من خانه خاکیی هستم پس با خودتان فرشی به سوی من بیاورید(عمل صالح)

۴. اَنا بَیْتُ الْعِقابْ فَاحْمِلوا اِلیَّ تَرْیاقاً من خانه گزندگان هستم پس با خودتان پادزهری به سوی من بیاورید (لااله الا الله و محمد رسول الله و علی ولی الله)

۵. اَنا بَیْتُ الْفَقْرْ فَاحْمِلوا اِلیَّ کَنْزاً من خانه فقر هستم پس با خودتان گنجی به سوی من بیاورید(صدقه)

۱۰تیر

پیامبر صلى الله علیه و آله :

یُؤتى بِاَحَدٍ یَومَ القیامَةِ یوقَفُ بَینَ یَدَىِ اللّه‏ِ وَ یُدفَعُ إِلَیهِ کِتابُهُ فَلایَرى حَسَناتِهِ فَیَقولُ: اِلهى لَیسَ هذا کِتابى فَاِنّى لا اَرى فیها طاعَتى! فَیُقالُ لَهُ: اِنَّ رَبَّکَ لا یَضِلُّ وَ لایَنسى ذَهَبَ عَمَلُکَ بِاغتیابِ النّاسِ ثُمَّ یُؤتى بِآخَرَ وَ یُدفَعُ اِلَیهِ کِتابُهُ فَیَرى فیهِ طاعاتٍ کَثیرَةً فَیَقولُ: اِلهى ما هذا کِتابى فَاِنّى ما عَمِلتُ هذِهِ الطّاعاتِ فَیُقالُ: لاَِنَّ فُلانا اغتابَکَ فَدُفِعَت حَسَناتُهُ اِلَیکَ؛

روز قیامت فردى را مى‏ آورند و او را در پیشگاه خداوند نگه مى‏ دارند و کارنامه‏ اش را به او مى‏ دهند، اما حسنات خود را در آن نمى‏ بیند. عرض مى‏ کند: الهى! این کارنامه من نیست! زیرا من در آن طاعات خود را نمى‏ بینم! به او گفته مى‏ شود: پروردگار تو نه خطا مى‏ کند و نه فراموش. عمل تو به سبب غیبت کردن از مردم بر باد رفت. سپس مرد دیگرى را مى ‏آورند و کارنامه‏ اش را به او مى‏ دهند. در آن طاعت بسیارى را مشاهده مى‏ کند. عرض مى ‏کند: الهى! این کارنامه من نیست! زیرا من این طاعات را بجا نیاورده‏ ام! گفته مى ‏شود: فلانى از تو غیبت کرد، حسنات او به تو داده شد.

(جامع الاخبار، ص 412)


۰۴تیر

امام حسن مجتبی علیه السلام هرگاه به سوی مسجد برای نماز می رفت، وقتی که به در مسجد می رسید، توقف می کرد و سرش را به سوی آسمان بلند می نمود و با خشوع مخصوص می گفت: « خدایا ! مهمان تو به در خانه تو آمده ای نیکو بخش گنه کاری به محضرت باز یافته، پس به لطف و کرمت، از گناهانم بگذر ای خدای بزرگوار»

امام حسن علیه السلام در ساعات آخر عمر از خوف خدا می گریست، یکی از حاضران پرسید: « ای پسر رسول خدا! تو که در پیشگاه خدا دارای مقام بسیار ارجمندی هستی، و پیامبر در شأن تو بسیار سخن فرموده بیست بار برای انجام حج پیاده به مکه رفته ای ، سه بار همه اموالت را در راه خدا به مستمندان داده ای، بنا بر این ( سفر مرگ برای تو سفر مبارکی است) چرا گریه می کنی؟»

امام حسن علیه السلام در پاسخ فرمودند:

بدان که برای دو موضوع گریه میکنم: 1- برای وحشت از روز قیامت که هرکس به اطراف سر می کشد تا از اوضاع اطلاع یابد و راه نجاتی پیدا کند  2- برای جدایی از دوستان»