مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند
پیام های کوتاه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هارون» ثبت شده است

۱۶خرداد

آورده‌اند که بهلول بیشتر وقت‌ها در قبرستان می‌نشست روزی که برای عبادت به قبرستان رفته بود، هارون به قصد شکار از آن محل عبور نمود چون به بهلول رسید گفت: بهلول چه می کنی؟

بهلول جواب داد: به دیدن اشخاصی آمده‌ام که نه غیبت مردم را می‌نمایند و نه از من توقعی دارند و نه من را اذیت و آزار میدهند.

هارون گفت: آیا میتوانی از قیامت، صراط و سوال و جواب آن دنیا مرا آگاهی دهی؟

بهلول جواب داد به خادمین خود بگو تا در همین محل آتش نمایند و تابه بر آن نهند تا سرخ و خوب داغ شود. هارون امر نمود تا آتشی افروختند و تابه بر آن آتش گذاردند تا داغ شد.

آنگاه بهلول گفت: ای هارون من با پای برهنه بر این تابه می‌ایستم و خود را معرفی می‌نمایم و آنچه خورده‌ام و هرچه پوشیده‌ام ذکر می‌نمایم و سپس تو هم باید پای خود را مانند من برهنه نمایی و خود را معرفی کنی و آنچه خورده‌ای و پوشیده‌ای ذکر نمایی. هارون قبول نمود.
آنگاه بهلول روی تابه داغ ایستاد و فوری گفت: بهلول و خرقه و نان جو و سرکه و فوری پایین آمد که ابداً پایش نسوخت و چون نوبت به هارون رسید به محض اینکه خواست خود را معرفی نماید نتوانست و پایش بسوخت و به پایین افتاد.

سپس بهلول گفت: ای هارون سوال و جواب قیامت نیز به همین صورت است. آنها که درویش بوده‌ند و از تجملات دنیایی بهره ندارند آسوده بگذرند و آنها که پایبند تجملات دنیا باشند به مشکلات گرفتار آیند ...

۱۲تیر

 

روزى وزیر هارون الرشید از کنار قبرستان رد مى شد. دید جناب بهلول، استخوان ها را در قبرستان جابجا مى کند و دنبال چیزى مى گردد،

گفت: بهلول! اینجا چه مى کنى؟ بهلول گفت: امروز آمده ام اینها را از هم جدا کنم . فرق بگذارم بین وزیر، دبیر، سرهنگ، سرتیپ، تاجر، حمال

 و ... . مى خواهم ببینم داخل اینها کدامشان بالاتر بوده اند! هر چه نگاه مى کنم مى بینم تمام مثل هم هستند . اینها بیخود در دنیا بر سر هم مى زدند

(مرد آخربین مبارک بنده اى است) معارفى از قرآن، آیت الله دستغیب، ص 325