شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۰۰ ب.ظ
اول: آنکه نمازهای یومیه خویش را در اول وقت آنها به جای آوری.
دوم: آنکه در انجام حوایج مردم، هرقدر که میتوانی بکوشی و هرگز میندیش
که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست، زیرا اگر بنده خدا در راه حق، گامی
بردارد، خداوند نیز او را یاری خواهد فرمود.
سوم: آنکه سادات را بسیار گرامی و محترم شماری و هرچه داری، در راه
ایشان خرج و صرف کنی و از فقر در این کار پروا منمایی. اگر تهیدست گشتی،
دیگر تو را وظیفهای نیست.
چهارم: از تهجد و نماز شب غفلت مکن و تقوا و پرهیز پیشه خود ساز.
پنجم: به آن مقدار تحصیل کن که از قید تقلید وارهی.
ششم: بدانکه انجام امور مکروه، موجب تنزل مقام بنده خدا میشود و به عکس، اتیان مستحبات، مرتبه او را ترقی میبخشد.
از حضرت عیسی علیهالسلام سۆال شد: «من نجالس؟» یعنی:
«با چه کس همنشین باشیم» فرمود: «من یذکّرکم الله رۆیته و یزید فی علمکم
منطقه و یرغّبکم فیالاخرة عمله» یعنی: «با کسی همنشین باشید که دیدن او
شما را به یاد خدا بیندازد، و سخن او بر علم و دانش شما بیفزاید، و عمل او
شما را به آخرت ترغیب نموده و مایل سازد». اما مردم طالب کسی هستند که میان
آنها و محبوبشان دلاله باشد. چون طالب دنیا هستند که آنها را به
دنیایشان برساند
هفتم: بدانکه در راه حق و سلوک این طریق، اگر به جایی رسیدهام، به
برکت بیداری شبها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است، ولی اصل
و روح همه این اعمال، خدمت به ذراری ارجمند رسولاکرم
صلیاللهعلیهوآلهوسلم است.
هشتم: عمده نظر در دو مطلب است: یکی غذای حلال، دوم توجه در
نماز و اصلاح آن. اگر این دو درست باشد باقی درست است. عمده همّ حقیر،
اصلاح قلب است و ذکر «یا حیّ و یا قیوم» سحرگاه برای همین است.
نهم: بینالطلوعین را به چهار قسمت تقسیم کنید: یکی اذکار و تسبیح، دیگر
ادعیه، سوم قرائت قرآن و بالاخره فکری در اعمال روز گذشته. اگر موفق به
طاعتی بودهاید، شکری کنید؛ و اگر خدای نکرده ابتلا به معصیتی یافتهاید،
استغفار کنید.
دهم: دیگر آنکه هر روز صدقه دهید، ولو به وجه مختصر. شبها قدری در
بیاعتباری دنیا و انقلاب آن فکر نمایید و ملاحظه کنید که دنیا با اهل دنیا
چگونه سلوک میکند.
نخست موعظه پیر میفروش این بود
که از معاشر ناجنس احتراز کنید
یازدهم: در مورد ذکر، در آغاز چند صلوات فرستاده و دل را حاضر کنید و بعد مشغول ذکر شوید.
دوازدهم: برای توفیق تهجد و گشایش در کار؛ هر صبح از تلاوت قرآن مجید مخصوصاً یس غفلت منما.
سیزدهم: حرارتی که بر اثر مصاحبت با مردان بد و شرور در مزاج آدمی پدید
میآید، جز به وسیله سردی و برودت مصاحبت با نیکان و مردم صالح زایل
نمیگردد.
چهاردهم: بزرگان خیلی بر احتراز از مجالست با منکرین تأکید دارند و
گفتهاند ضرری که یک وسوسه به وجود میآورد، در طول سالهای دراز ممکن نیست
بتوان آن را رفع کرد.
۰
۰
۹۳/۰۳/۱۷