مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند
پیام های کوتاه

ویژگی های ابالفضل از نگاه امامان

دوشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۳۰ ق.ظ


حضرت ابوالفضل عباس فرزند امیرمومنان علی(ع) و ام البنین است. ایشان در سال ۲۶ هجری قمری از ام البنین فاطمه، دختر حزام بن خالد بن ربیعه بن عامر کلبی متولد شد. امیرالمومنین (ع) از این بانوی گرامی، صاحب چهار پسر به نامهای عباس، عثمان، جعفر و عبدالله شد. عباس (ع) از برادران دیگرش بزرگتر بود. هر چهار برادر در اطاعت از ولایت و دفاع از حریم آن بسیار کوشیدند و در نهایت در رکاب امام خویش، حسین (ع) در روز عاشورا با ایثارگری بی مانندی به شهادت رسیدند.

برخی از فضایل اخلاقی حضرت عباس(ع)




۱- ولایت پذیری:

شاید مهم ترین و اصلی ترین فضلیت ایشان را می بایست در ولایت پذیری و اطاعت محض را ولی امر و امام (ع) دانست. ایشان براساس آموزه های قرآنی و سنت نبوی و علوی بر آن بود تا در اطاعت ولی الله باشد و هرگز گامی بر خلاف ایشان بر ندارد. البته شناخت ولی وامام معصوم منصوب از سوی خداوند برای بسیاری سخت است و بسیاری نیز به همین سبب به مرگ جاهلی می میرند ؛ زیرا اگر امام خود را نشناسند از جاهلیت به اسلام در نیامده اند و گویی اسلام به ولایت و شناخت آن است؛ چرا که شناخت راه و انجام مسئولیت ها در هر زمان و مکانی تنها به امام منصوب (ع) است. از این روست که پیامبر(ص) می فرماید: اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد همانند کسی است که به مرگ جاهلیت قبل از اسلام مرده است (بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۹۴ ؛ الغدیر، ج ۱۰، ص ۳۶۰ ؛ اثبات الهداة، ج ۱، ص ۱۲۶ ؛ تفسیر ابی الفتوح، ج ۱، ص ۵۰۸ ؛ الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى، ص ۱۰۸)

۲٫ اخلاص:

 شاید یکی از مهم ترین فضلیت آن حضرت(ع) اخلاص باشد. ایشان خود را برای اطاعت از خدا و رسول(ص) و ولی امر(ع) خالص کرده بودند و همه هستی اش را در راه ولایت در طبق اخلاص گذاشته باشند.


۳٫ بصیرت نافذ:

 امام صادق(ع) در بیان ویژگی ها و خصوصیات آن حضرت(ع) به مساله بصیرت ایشان اشاره می کند. بصیرت به معنای آن است که بتواند حق و باطل را در درون فتنه تشخیص دهد و راه راست و درست را بیابد و پس از جزم در حقیقت عزم بر آن داشته باشد که با تمام همت عالی خود آن را تحقق بخشد. نفوذ بصیرت آن است که در دیدن حقایق و باطن اموری که ظاهر آن فریبنده است و امکان تشخیص حق از باطل سخت است و امور مشتبه می شود انسان از این توانایی برخوردار باشد که بتواند با دیدگانی تیزبین از ظواهر فریبا بگذرد و در پس آن حق را بشناسد و تشخیص دهد. تیزبینی آن است که فراتر اموری که در آن غرقه شده ایم بتوانیم مراحل بعدی را نیز بشناسیم و حرکت های بعدی را بر اساس آن قله اصلی هدف سامان دهی کنیم و تنها به حال و موقعیت کنونی توجه نکنیم بلکه با شناخت از واقعیت ها آن حقیقت فراسوی آن را هدف قرار دهیم و بدان توجه کنیم. این چنین صفتی است که انسان را در فتنه ها و ابتلائات به سلامت بیرون می آورد. البته این صفت زمانی در انسان شکل می گیرد که انسان اهل تقوا باشد، از این روست که داشتن علوم شهودی از این دست در آیات قرآنی به تقوا نسبت داده شده است.(بقره، آیه ۲۸۲؛ طلاق، آیات ۲ و ۳؛ انفال، آیه ۲۸) چنین صفتی در حضرت عباس (ع) وجود داشت. از این روست که امام صادق(ع) ایشان را دارای بصیرت نافذ معرفی می کند و می فرماید: کان عمنا العباس بن علی، نافذ البصیرة ، صلب الایمان، جاهد مع ابی عبد الله و ابلی بلاء حسنا و مضی شهیدا ؛ عموی ما حضرت عباس دارای بصیرتی نافذ و ایمانی استوار بود. او همراه برادرش حضرت سید الشهداء با دشمنان دین خدا جنگید و به نیکویی از امتحان سخت الهی بر آمد و عاقبت به فوز شهادت نائل گردید. ( اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج ۷، ص ۴۳۰٫) این در حالی است که در همان زمان بسیاری از جمله برخی از برادران و بنی هاشم شکست خوردند و نتوانستد راه خویش را به درستی بیابند و به همراهی امام زمان خویش در آیند و در مسیر ولایت گام بردارند و بازی فتنه ایشان را نابود و از مسیر بیرون برد. البته در میان یاران عاشورایی امام حسین(ع) بصیرت موج می زد، چنان که نافع بن هلال شب عاشورا پس از سخنان امام حسین(ع) برخاست و ضمن اعلام وفاداری گفت: «فانّا علی نیّاتنا و بصائرنا؛ همان انگیزه ها و بصیرت ها را داریم و از دست نداده ایم».( جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص ۲۰۵، به نقل از عنصر شجاعت، ج ۱، ص ۳۱۶٫) اما بصیرت حضرت عباس(ع) نه تنها فراتر و به شکل بصیرت نافذ و تاثیرگذار بود بلکه مورد تایید معصومان(ع) بوده به طوری که ایشان را اسوه ولایت پذیری یاران بصیر خود معرفی می کنند. اهل بصیرت از نور الهی برخوردارند که در تاریکی ها ایشان را در روشنایی قرار می دهد که در غبار فتنه ها و تاریکی آن گم نمی شوند و همواره مسیر درست را می ببیند و می روند. خداوند می فرماید: أو من کان میتا فأحییناه وجعلنا له نورا یمشی به فی الناس کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها کذلک زین للکافرین ما کانوا یعملون.(انعام، آیه ۱۲۲) این نور برخاسته از تقوا واطاعت از خدا و رسول(ص) و امام(ع) هرگز کسی را تنها نمی گذارد و خاموش نمی شود؛ چرا که دل در گرو دنیا و زینت های آن ندارد تا فریب دهد و موجب فجور و دسیسه شدن نور فطرت و نور ایمان بصیرت بخش شود.(شمس، آیات ۷ تا ۱۰ و نیز شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ج‏۲ ص ۶۳۷ ) فَإِنَّهُ لَا یَبْلُغُ أَحَدٌ مِنْ شِیعَتِنَا حَدَّ الِاسْتِبْصَارِ حَتَّى یَعْرِفَنِی بِالنُّورَانِیَّةِ فَإِذَا عَرَفَنِی بِهَا کَانَ مُسْتَبْصِراً بَالِغاً کَامِلًا ؛ هیچ کس از شیعیان به بصیرت نمی رسند مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند پس هنگامی که مرا به این مقام شناختنند بطور تمام و کمال به بصیرت یافته اند. (بحار الأنوار ، ج‏۲۶ ، ص ۷ )



۴٫ ایمان محکم و استوار:

اصولا ایمان زمانی شکل می گیرد که انسان از نظر فلسفی و بینشی به شناختی قطعی دست یابد که هیچ گونه اما و اگر در آن راه نیابد و تردید و شبهه ای در حقیقت یقین خود نداشته باشد. آن گاه این قطع و یقین با قلب و عواطف آن همراه شود و جزیی از وجودش شود. در این صورت است که جزم اندیشه با عزم ارادی همراه می شود و به استقامت و ثباتی می رسد که هیچ کس او را نمی تواند از راهی که ایمان بدان نشان می دهد بیرون برد. استقامت و پایداری و صبر ریشه در چنین ایمانی دارد. در آیات قرآنی به این حقیقت بارها پرداخته شده است. امام صادق(ع) در بیان ویژگی های حضرت عباس(ع) به ایمان استوار و متصلب آن حضرت(ع) اشاره می کند و ایشان را بدان می ستاید.

۵٫ جهاد علمی و عملی:

 از دیگر ویژگی هایی که می توان برای حضرت عباس بر شمرد، ویژگی مجاهدت در راه خداست. ایشان با جهاد علمی و فرهنگی در روزهای سخت به همراهی امام خویش بر آن است تا چشمان دیگران را به حقیقت روشنی که بدان دست یافته باز کند. از این روست که در برخی از موارد به دفاع از حقیقت می پردازد و هر گونه شبهه و تردیدی را از دل های یاران دور می سازد. در میدان عمل نیز مجاهدت های را با همه هستی اش از جان و مال انجام می دهد تا شهید شود.



۶٫ شهادت:

یکی دیگر از ویژگی های آن حضرت مقام شهادت است. این فضلیتی است که برای هر کسی ثبات نمی شود. این که امام معصومی بر آن شهادت و گواهی می دهد خود بیانگر امضا شدن این مقام برای آن حضرت(ع) است. در کلمات امام حسین(ع) و نیز دیگر معصومان(ع) این مقام برای آن حضرت اثبات و تثبیت می شود. امام علی بن الحسین زین العابدین (ع) درباره مقام بزرگ شهیدی چون ابوالفضل عباس (ع) می فرماید: رحم الله عمی العباس… و ان العباس عند الله منزلة یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامة؛ خداوند عموی ما عباس را رحمت کند . که برای او نزد خدا مقامی است که همه شهیدان در روز قیامت بر آن غبطه می خورند.(امالی صدوق ۳۷۴)

۷٫ ابتلاء نیک:

 از دیگر ویژگی های آن حضرت(ع) ابتلاء به بلای حسن است. این بدان معناست که ایشان در آزمون الهی با سربلندی بیرون آمده است و به گونه ای عمل نکرده است که در بلاء شکست بخورد و مردود شود. بلای سختی که در آزمون کربلا از ایشان گرفته شد، هر چند که بسیار سخت بود؛ چرا که هم عزیزان و برادران خود را از دست داد و هم تا آخرین لحظه از حریم ولایت دفاع کرد و با همه مصیبتی که دید دمی از راه خود بیرون نرفت و تردید نکرد و امان نامه ها را به سخریه گرفت و اجازه نداد تا کسی او را در آزمون های چند شکست دهد و به بازی گیرد.



۸٫ علم و حکمت:

 آن حضرت(ع) در نزد پدری چون امیرمومنان علی(ع) که مدینه العلم و برادرانی چون حسنین(ع) تربیت شد. ایشان شیرمرد میدان های علم و عمل بودند. همه فضایل علوی را در خود داشت و چنان که خود می فرمود از کان دانش چنان نوشید که چیزی کم نگذاشت. در برخی از روایات در مقام علمی آن حضرت است که: زق العلم زقا، یعنی همان طور که پرنده به جوجه خود مستقیماً غذا می دهد، اهل بیت (ع) نیز مستقیماً به آن حضرت علوم و اسرار را آموختند. علامه محقق، شیخ عبدالله ممقانی، در کتاب نفیس تنقیح المقال، در مورد مقام علمی و معنوی ایشان گفته است: آن جناب از فرزندان فقیه و دانشمندان ائمه (ع) و شخصیتی عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاک بود.




۹٫ ایثارگری:

 یکی از مهم ترین فضایل اخلاقی ایثارگری است. ایثاگری مصداق کاملی از احسان است که با گذشت از خود همراه است. انسان با گذشت از آن چه بدان نیاز دارد، دیگری را مقدم بر خود می دارد. خداوند در بیان یکی از خصوصیات ابرار و در توصیف اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در سوره انسان از ایثارگری اهل بیت(ع) و اطعام کردن از افطار خود به یتیم و اسیر و مسکین سخن به میان آورده و پاداش این عمل ایشان را بهشت دانسته است. امام زین العابدین(ع) درباره عمویش حضرت عباس(ع) و ایثارگری ایشان می فرماید: هیچ روزی بر رسول خدا (ع) سخت تر ازروز جنگ احد نبود، زیرا در آن روز عموی پیامبر، شیر خدا و رسولش حمزه بن عبدالمطلب کشته شد و بعد از آن روز بر پیامبر هیچ روزی سخت از روز جنگ موته نبود،  زیرا در آن روز پسر عموی پیامبر جعفر بن ابی طالب کشته شد. سپس امام زین العابدین (ع) فرمود: هیچ روزی همچون روز مصیبت حضرت امام حسین (ع) نیست که سی هزار تن در مقابل امام حسین (ع) ایستادند و می پنداشتند، که از امت اسلام هستند و هر یک از آنها می خواستند از طریق ریختن خون امام حسین (ع) به نزد پروردگار می انداخت و ایشان را موعظه می فرمود و کار را تا آنجا کشاندند که آن حضرت را از روی ظلم وجور و دشمنی به شهادت رساندند. آنگاه امام زین العابدین (ع) فرمود:‌ خداوند حضرت عباس (ع) را رحمت کند که به حق ایثار کرد و امتحان شد و جان خود را فدای برادرش کرد تا آنکه دو دستش قطع شد. لذا خداوند عزوجل در عوض،‌ دو بال به او عطا کرد تا همراه ملائکه در بهشت پرواز کند، همان طور که به جعفر بن ابی طالب (ع) هم دو بال عطا فرمود و به تحقیق، حضرت عباس (ع) نزد پروردگار مقام و منزلتی دارد که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می خورند.


۱۰٫ اخوت و برادری:

 ایشان هم گونه که برادر خونی و نسبی حضرت امام حسین(ع) بودند، برادر ایمانی نیز بودند. حضرت امام حسین(ع) چنان ایشان را خطاب می کرد که انسان حسرت آن را دارد یک برادر چنان خوانده شود. بارها امام حسین(ع) ایشان را این گونه خطاب کردند و فرمودند: برادر جان، جانم به فدایت. در زیارت نامه منسوب به حضرت امام زمان(عج) آمده است که آن حضرت(ع) عمویش عباس را این گونه مورد خطاب قرار داده و نسبت به مواسات برادری و فداکاری اش چنین می فرماید: اَلسّلامُ عَلی اَبِی الفَضلِ العَبّاسِ بن اَمِیرِالمُؤمِنینَ، اَلمُواسِی اَخاهُ بَنَفسِهِ، اَلاَخِذُ لِغَدِهِ مِن اَمسِهِ، اَلفادِی لَهُ، الواقِیُ السّاعِیُ اِلَیهِ بِمائهِ اَلمَقطوعَةُ یَداهُ.( بحار ، ج ۴۵ ، ص ۶۶)

این ها گوشه ای از خصلت ها و خصوصیات حضرت ابوالفضل العباس(ع) است که موجب شده تا ایشان در جایگاهی بس والا و خطیر قرار گیرند و الگوی ایثار، فداکاری، برادری، ولایت پذیری، اخلاص، اطاعت و مانند آن معرفی شود. باشد با الگوپذیری از این حقیقت مجسم ولایت، در فتنه ها بدانیم که اطاعت از ولایت چگونه می تواند راهگشا باشد و مسیر را در تندبادهای وسوسه های درون و بیرون بشناسیم و به سلامت بپیماییم.





نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی