عاشورای حسینی تسلیت باد
واقعه ی کربلا اتفاق می افتد ...
هرگاه ؛
دلت با دینت نباشد ،
قدمت با قلمت نباشد ،
و عملت به قولت نباشد ...
آری بدون شک اتفاق می افتد ؛
هرگاه ... هرگاه ... هرگاه ...
********************************
مشق این روزهای کودکانِ معصوم بنی هاشم ؛
در مدرسه ی کربلا
بابا آب
بابا آب ...
محرم چند سال پیش بود؛ داشتیم از مسجد برمی گشتیم که از گیله مرد پرسیدم : گیله مرد؛ چطور میشه فهمید که عزاداری هامون مورد قبول بوده یا اینکه نبوده ؟
گفت : خیلی ساده ست، اگر مورد قبول واقع شده باشه دور خیلی از محرمات رو خط میکشیم و میشیم یک آدم دیگه و اگر این اتفاق افتاد و رعایت خیلی از مسایل رو کردیم میشه گفت که اون اتفاق خوب افتاده ...
راست میگفت .
ای عاشقان ... ؛ عشق حسین علیه السلام کیمیاست ...
کربلا نشان داد که با شکیبایی در عطشی کوتاه؛
می توان همیشه ی تاریخ را سیراب کرد ...
پیش از آنی که عزادار محرم باشی ؛
سعی کن در حرم دوست تو محرم باشی ...
کوفی بودن یعنی ، امام رو دوست داشتن ولی در امتحان و فتنه ی " زر و زور و تزویر " رد شدن ...
کوفی بودن یعنی منفعت کوتاه مدتی رو فدای مصلحتی بسیار بزرگتر کردن ...
کوفی بودن یعنی اینکه روز اول تشنه و راه گم کرده به امام رسیدن و سخاوتمندانه سیراب شدن ولی آب رو بر همون امام و خانواده اش بستن ...
کوفی بودن یعنی دوازده هزار دعوتنامه نوشتن ، ولی سی هزار نفر سرباز رو برای محاصره کردن او گسیل داشتن ...
کوفی بودن یعنی حرف زدن و پای حرفت نموندن؛ شعار دادن ولی عمل نکردن ؛ عهد بستن ولی پیمان شکستن ...
کوفی بودن یعنی بهترین انسان روی زمین رو دعوت کردن ولی در کنار بدترین و شقی ترین انسانها ایستادن ...
کوفی بودن یعنی قلباً با امام بودن ولی شمشیر بر علیه امام کشیدن ...
کوفی بودن یعنی ...
بیایید کمتر خطوط قلبمان را اشغال کنیم
شاید خـدا پشت خـط بـاشد