۰۴تیر
امام حسن مجتبی علیه السلام هرگاه به سوی مسجد برای نماز می رفت، وقتی که به در مسجد می رسید، توقف می کرد و سرش را به سوی آسمان بلند می نمود و با خشوع مخصوص می گفت: « خدایا ! مهمان تو به در خانه تو آمده ای نیکو بخش گنه کاری به محضرت باز یافته، پس به لطف و کرمت، از گناهانم بگذر ای خدای بزرگوار»
امام حسن علیه السلام در ساعات آخر عمر از خوف خدا می گریست، یکی از حاضران پرسید: « ای پسر رسول خدا! تو که در پیشگاه خدا دارای مقام بسیار ارجمندی هستی، و پیامبر در شأن تو بسیار سخن فرموده بیست بار برای انجام حج پیاده به مکه رفته ای ، سه بار همه اموالت را در راه خدا به مستمندان داده ای، بنا بر این ( سفر مرگ برای تو سفر مبارکی است) چرا گریه می کنی؟»
امام حسن علیه السلام در پاسخ فرمودند:
بدان که برای دو موضوع گریه میکنم: 1- برای وحشت از روز قیامت که هرکس به اطراف سر می کشد تا از اوضاع اطلاع یابد و راه نجاتی پیدا کند 2- برای جدایی از دوستان»





