مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند
پیام های کوتاه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پادشاه» ثبت شده است

۲۷خرداد


ذَرْنىِ وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِیدًا-وَ جَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَّمْدُودًا - وَ بَنِینَ شهُُودًا - وَ مَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِیدًا - ثمُ‏َّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ

مرا با کسى که او را خود به تنهایى آفریده‏ ام واگذار! - همان کسى که براى او مال گسترده‏اى قرار دادم - و فرزندانى که همواره نزد او (و در خدمت او) هستند، - و وسایل زندگى را از هر نظر براى وى فراهم ساختم!  - باز هم طمع دارد که بر او بیفزایم!  (سوره مدثر آیه ی 11 تا 15)

داستانک :

روزی پادشاهی بود در یک کشور ثروتمند و بزرگ اما پادشاه خوشحال نبود. روزی که از آشپزخانه دربار می گذشت دید که آشپز خوشحال و خندان است از او در مورد علت شادیش پرسید او گفت: چرا خوشحال نباشم خانه دارم زنی خوب دارم و از فرزندانم هم راضی ام چرا خوشحال نباشم .

پادشاه موضوع را به وزیر گفت و علت را از او جویا شد. وزیر گفت چون او وارد گروه 99 نشده است.

پادشاه به وزیر گفت گروه 99 چیست؟ گفت گروه 99 سکه. پس قرار شد که 99 سکه در کیسه ای در کنار خانه آشپز بگذارند. آشپز کیسه را برداشت و با دیدن سکه ها خوشحال شده آنرا شمرد 99 تا بود دوباره شمرد باز هم 99 سکه خیلی ناراحت شد سروصدا براه انداخت تا آن سکه دیگر را پیدا کند ولی خبری نبود.

از فردا تصمیم گرفت تا بیشتر کارکند تا آن سکه باقیمانده را بدست آورد شب ها تا دیر وقت کار می کرد و خسته به خانه می آمد و صبح بخاطر اینکه دیر از خواب بیدار شده بود با همه دعوا می کرد.

وزیر به پادشاه گفت: آری حال او هم وارد گروه 99 شده. افرادی که پول به اندازه کافی دارند اما بخاطر حرص و طمع به خود و زندگیشان سخت می گیرند.

 این داستان مانند انسانهایی است که چند ماه پیش یک سکه خریده بودند و حالا که سکه گران شده می گویند ؛ کاش دوتا خریده بودیم . و آنکه 2 تا خریده می گوید کاش 3 تا ...

۲۴ارديبهشت

آیت الله بهجت:

از ما عمل چندانی نخواسته اند!


مهم تر از عمل کردن " عمل نکردن" است!


تقوا یعنی" عمل گناه را مرتکب نشدن"!


همه می پرسند چه کار کنیم، من میگویم بگویید چه کار نکنیم


و پاسخ این است: گـــــــــنـــــــاه نـــکـنـــیـــد


شاه کلید اصلی رابطه با خدا "گناه نکردن" است. 



۲۸بهمن

روزی بهلول بر هارون وارد شد. هارون گفت: ای بهلول مرا پندی ده. بهلول گفت: اگر در بیابانی هیچ آبی نباشد تشنگی بر تو غلبه کند و می خواهی به هلاکت برسی چه می دهی تا تو را جرئه ای آب دهند که خود را سیراب کنی؟ گفت: صد دینار طلا.

۲۶بهمن

                  

                    نه همین قصر شهان رنگ و جلایی دارد              *            کلبـه های فـقـرا نیـز صفایی دارد

                    ره به جایی نبـری تا نـشـوی مـرد خـدا             *          دل مـردان خـدا ره به جـایی دارد

                   عاقبت ره به به سوی منزل مقصود کشید            *          هرکـه در راهِ طلب راهنمایی دارد

                  رنج بی برگ و نـوایی نکشد آن که زلطف             *         نظـری جانب بی برگ و نوایی دارد

                  زور و زر تکیـه گـه مـردم غافل زخداست            *        زین دو بیزار بود هرکه خدایی دارد

******************************


۲۲بهمن

«با خدا باش پادشاهی کن بی خدا باش هر چه خواهی کن»