مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند
پیام های کوتاه

۷۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پسبند» ثبت شده است

۲۱تیر

وظایف جوان منتظر

*اکثر یاران امام زمان(عج) از این گروه سنی هستند؛ حال باید دید جوانانی که عاشق حضرت هستند، در دوران غیبت چه باید بکنند؟ وظایف اصلی و مهم جوانان منتظر در چهار بخش، مورد بررسی قرار می‌گیرد:

۱. معرفت :یکی از مسائل حیاتی و اساسی شناخت امام عصر(عج) معرفت است 

گر معرفت دهندت بفروش کیمیا را               گر کیمیا دهندت، بی‌ معرفت، گدایی

امام علی(ع) در فرمایشی به کمیل درباره اصل معرفت می‌ فرماید: «ای کمیل! هیچ حرکت و فعالیتی نیست، مگر این که در آن نیازمند شناخت و آگاهی هستی»(

ابونصر(از خدمت‌ گذاران امام حسن عسکری(ع) و از کسانی که پیش از غیبت امام مهدی(عج) به حضور آن حضرت، مشرف شده‌ است). در دیداری که با امام داشت، امام از او پرسید: «آیا مرا می ‌شناسی؟» پاسخ داد: «آری؛ شما سرور من و فرزند سرور من هستید.» امام فرمود: «مقصد من، چنین شناختی نیست.» ابونصر عرضه داشت: «مقصود شما چیست؟ خودتان بفرمایید.» امام فرمود:  «من آخرین جانشین پیامبر(ص) هستم و خداوند به برکت من، بلا را از خاندان و شیعیانم دور می ‌کند» امام صادق(ع) در این باره می ‌فرماید: «... ما بر شما سه حق داریم: این که به فضل ما معرفت پیدا کنید، پیرو ما باشید و انتظار فرج را بکشید...»(

بنابراین در دوران غیبت، شناخت امام زمان(عج)، رمز حیات و هویت ماست. لازم است به امام خود معرفت داشته باشیم؛ چرا که اگر او را نشناسیم، گمراه خواهیم بود و زندگی جاهلی خواهیم داشت: «هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت می ‌میرد»(5) هم چنین امام صادق(ع) می ‌فرماید: «خداوند از بندگان عملی را نمی ‌پذیرد مگر به معرفت و شناخت ما»(6)

 ۲. محبت:   اگر عاشق امام زمان(عج) بشویم و او را دوست بداریم، رنگ محبوب به خود می‌ گیریم و بوی او را با خود داریم؛ و رنگ امام زمان یعنی رنگ خدایی گرفتن «صبغه الله و من احسن من الله صبغه » رنگ خدا و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر؟؟؟ (بقره 138)

 ۳. اطاعت: یکی از زیبایی ‌ها و لذت ‌های جوانی، گذراندن عمر در راه اطاعت الهی است که باعث توجه و عنایت ربوبی می ‌شود. پیامبر(ص) می ‌فرماید: «خداوند جوانی را دوست دارد که جوانی خود را در راه اطاعت خدا سپری کند»(

باید دانست اطاعت از ولی خدا همانند اطاعت از پروردگار است و انسانی که ادعای دوستی با خدا و امام زمان(عج) را دارد باید سعی در اطاعت داشته باشد.     

در زیارت جامعه کبیره آمده است«مَنْ أَطَاعَکُمْ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّه؛ هر کس شما را اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده است». «جابر بن عبدالله انصاری» می ‌گوید: «امام باقر(ع) به من فرمود: «آیا کسی که ادعای تشیع می‌ کند، همین که بگوید ما را دوست دارد، کافی است؟ سوگند به خدا، شیعیان ما نیستند، مگر آنان که از خدا تقوا می ‌کنند و به امانتداری و زیادی در ذکر خدا و روزه و نماز و نیکی به والدین و... شناخته می‌ شود».

بنابراین جوانِ منتظر باید ضمن اظهار علاقه ‌مندی و محبت به خدا و اهل بیت(ع) ایشان، مطیع فرمان نیز باشد. با این حال اگر مرتکب معصیت شد، آستان الهی درگاه نومیدی نیست؛ بلکه راه توبه و انابه باز است. همانگونه که خود امام زمان(عج) هم از خداوند متعال می ‌خواهد که توفیق بازگشت و توبه را به جوانان ارزانی بدارد:

«خدایا! به جوانان توفیق توبه و انابه عنایت فرما»(

جوان که با ترک شهوات، راه اطاعت را در پیش می‌ گیرد، پرواز ملکوتی را آغاز کرده و بسان ملائک می ‌شود؛ همان گونه که پیامبر(ص) فرمود: «خداوند می ‌فرماید: «ای جوانی که شهوت ‌های مبتذل خود را ترک کرده‌ای! تو در نزد من همانند بعضی از فرشتگان هستی».(

 ۴. فعالیت.

پیامبر درباره یاران ایرانی امام زمان(عج) دست مبارک خود را به شانه سلمان فارسی؛ نهادند و فرمودند:

«منظور از یاران امام مهدی(عج)، هم ‌وطنان این شخص است.» وقتی که این همه ارزش برای ما وجود دارد ما هم فعالیت خودمان را برای حضرت دو چندان کنیم تا که خداوند بوسیله حضرت در کار ما گشایش ایجاد کند و رنگ و بوی مهدوی بگیریم

رمضان 1434

21 تیرماه 1392

مسجد علی بن ابیطالب  پسبند

۲۰تیر

*چرا ماه رمضان اهمیت خاصی دارد برای افزایش معنویت؟

الف» ما در ضیافت الهی هستیم، این ماه انرژی مثبت و معنویت خاص دارد. ما میهمان خاص خداییم.

ب» بستر برای بهره مندی در ماه مبارک رمضان بیش تر است ؛ سخنرانی هست، دعا هست

ج» در این ماه تهدید ارتکاب گناه کم است: از نظر قرآن ما به سه علت گناه می کنیم: 1. هوای نفس 2. وسوسه ی شیطان 3. دنیاگرایی طبق روایات ما در ماه مبارک رمضان، وسوسه ی شیطان نیست. بنابراین یک سوم تهدید کم تر است.(در بازی فوتبال اگر تیمی 10 نفره شد تیم مقابل باید از این خلاء استفاده کند)

*چگونه باید از این فرصتها استفاده کرد؟

 الف» شناخت شخصیت معنوی خود و اینکه چه مشکلی در شخصیت مهنوی ما وجود دارد؟(آسیب شناسی) چه مشکلی داریم؟ چون بعضی اوقات ما کارهایی را انجام میدهیم به خیال اینکه درست است و لی در واقع اشتباه است و به خاطر منفعت خودمان بنا را بر صحت کار می گذاریم (آیه ی قرآن: (آیات 103 و 104 سوره ی کهف) قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُم بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالاًالَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُمْ فىِ الحْیَوةِ الدُّنْیَا وَ هُمْ یحَسَبُونَ أَنهَّمْ یحُسِنُونَ صُنْعًا بگو: «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانى هستند؟ آنها که تلاشهایشان در زندگى دنیا گم (و نابود) شده با این حال، مى‏پندارند کار نیک انجام مى‏دهند!»

*دین برای اندازه گیری شخصیت معنوی چه نشانه هایی( ترازویی) را قرار داده است؟

الف) تسلیم امر خدا بودن: روایت: (بحار الانوار، جلد 2، صفحه ی 205)عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّه‏ (علیه السلام) قُلتُ بِأَیِّ شَیْ‏ءٍ عَلِمَ الْمُؤْمِنُ أَنَّهُ مُؤْمِنٌ قَالَ (علیه السلام) بِالتَّسْلِیمِ لِلَّهِ فِی کُلِّ مَا وَرَدَ عَلَیْه‏ مِنْ سُرُورٍ وَ سَخَط از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد که به چه چیزی معلوم می شود مؤمن واقعاً مؤمن است؟ (یعنی ملاک ایمان واقعی چیست) حضرت فرمودند: تسلیم امر خدا باشد و راضی باشد به آنچه که بر او وارد می شود اعم از اینکه یک امر مسرور کننده باشد یا یک گرفتاری و یا مصیبت و مشکلی باشد.

ب) عمل صالح: کبوتر سعادت دو بال دارد: 1. باور و اعتقاد صحیح 2. عمل نیک و صالح . در قیامت هم از افراد دو چیز سؤال می کنند: اول باور و اعتقاد، اگر اعتقاد صحیحی نداشت دیگر از عمل نمی پرسند، زیرا عملی مورد قبول است که بر مبنای اعتقاد صحیح باشد.

آیه ی قرآن: (آیه ی 110 سوره ی کهف)قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکمُ یُوحَى إِلىَّ أَنَّمَا إِلَاهُکُمْ إِلَاهٌ وَاحِدٌ  فَمَن کاَنَ یَرْجُواْ لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَ لَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدَا

(ای پیامبر) بگو: «من فقط بشرى هستم مثل شما (امتیازم این است که) به من وحى مى‏شود که تنها معبودتان معبود یگانه است  پس هر که به لقاى پروردگارش امید دارد، باید کارى شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند!

ویژگی های عمل صالح: 1. حسن فعلی (کاری که خوب باشد و اسلام آن را به عنوان کار خوب امضاء کرده باشد.) 2. حسن فاعلی داشته باشد (به قصد قربت و رضای خدا انجام شود نه به قصد ریا)

ج) حُبّ و بغض های انسان: دردرون انسانها تنفرها و گرایشاتی وجود دارد که اسلام می خواهد این ها هم در یک جهت خوب حرکت کنند. اگر فردی را بخواهید بشناسید به دوستانش نگاه کند. اگر کسی اقوامش ناباب باشند نمی شود به اسم او نوشت، برای این که او آن ها را انتخاب نکرده است، اما رفیق را خودش انتخاب می کند، اگر دید باب طبعش نیست عوضش می کند.

روایت: (بحار الانوار، جلد 1، صفحه ی 128) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) الْمَرْءُ عَلَى دِینِ خَلِیلِهِ وَ قَرِینِه‏ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم): هر کس بر دین دوست و همنشین خود است.

آیه ی قرآن: (آیه ی 2 سوره ی انفال) إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبهُمْ  وَ إِذَا تُلِیَتْ عَلَیهْمْ ءَایَاتُهُ زَادَتهْمْ إِیمَانًا وَ عَلىَ‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکلَّونَ مؤمنان، تنها کسانى هستند که هر گاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد و هنگامى که آیات او بر آنها خوانده مى‏شود، ایمانشان فزونتر مى‏گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند.

آیه ی قرآن: (آیه ی 45 سوره ی زمر) وَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالاَخِرَةِ  وَ إِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ هنگامى که خداوند به یگانگى یاد مى‏شود، دلهاى کسانى که به آخرت ایمان ندارند مشمئزّ (و متنفّر) مى‏گردد امّا هنگامى که از معبودهاى دیگر یاد مى‏شود، آنان خوشحال مى‏شوند.

روایت: (بحار الانوار، جلد 1، صفحه ی 128) قالَ امیر المؤمنین (علیه السلام): خَیْرُ الْعِبَادِ مَنْ إِذَا أَحْسَنَ اسْتَبْشَرَ وَ إِذَا أَسَاءَ اسْتَغْفَر امیر المؤمنین (علیه السلام): بهترین بندگان کسی است که هرگاه کار نیکى بکند شادمان شود، و هرگاه کار بدى بکند طلب آمرزش کند. ((عبد الملک مروان (از خلفای جنایتکار اموی) در پاسخ همسرش که نسبت به جنایات و خونریزی های او معترض بود، گفت: من به جایی رسیده ام که دیگر از کار خوب لذت نمی برم، از گناه هم پشیمان نمی شوم.))

*حاج اسماعیل دولابی به بنده فرمودند: هر وقت کار خوب انجام دادید صلوات بفرستید و هر وقت گناه کردید استفغار کنید.

بنابراین مطالب نشانه ی مؤمن این است که نسبت به آدم ها و کارهای خوب گرایش داشته باشد و نسبت به آدم های ناباب تنفر داشته باشد.


بر گرفته از سخنان آیت الله مقدسی

۱۷تیر

داستانی عبرت آموز در مورد زندگی یک زارع  پیر افریقایی وجود دارد که به موفقیت زیادی دست یافت، ولی یک روز از شنیدن داستان کسانی که به افریقا می روند به هیجان آمد.
او مزرعه خود را می فروشد و تصمیم می گیرد به افریقا برود ، معدن الماس کشف کند و به ثروتی افسانه ای دست یابد . او قاره افریقا را در مدت 12 سال زیر پا می گذارد و عاقبت در نتیجه بی پولی ، تنهایی، خستگی و بیماری و ناامیدی ، خود را به درون اقیانوس پرت می کند و غرق می شود.
از طرف دیگر ، زارع جدیدی که مزرعه او را خریده بود ، هنگامی که  به قاطر خود ، در رودخانه ای که از وسط مزرعه اش می گذرد ، آب دهد ، تکه سنگی پیدا می کند که نور درخشانی از خود ساطع می کند.
معلوم می شود آن سنگ الماسی است که قیمتی بر آن متصور نیست . کسی که الماس را شناخته است از زارع درخواست می کند که او را به مزرعه اش ببرد و محل را به او نشان دهد و زارع او را به محلی که قاطرش را آب داده بود می برد . آنها در آنجا قطعه سنگ های بسیاری از همان نوع پیدا می کنند و بعداً متوجه می شوند که سرتا سر مزرعه پوشیده از فرسنگ ها معدن الماس است.
زارع پیر پیشین بدون آنکه حتی زیر پای خود را نگاه کند برای کشف الماس به جای دیگری رفته بود .
وقتی هدفی را برای خود تعیین می کنید فکر نکنید برای عملی ساختن آن باید سراسر کشور را زیر پا بگذارید ، شغل خود را عوض کنید ....

ببینید دقیقاً کجا هستید و از همان جا کار خود را آغاز کنید . در بیشتر موارد میدان های الماس خود را در همان جا خواهید یافت.

۱۵تیر

حکایت بهلول و شیخ جنید بغداد

 آورده‌اند که شیخ جنید بغداد به عزم سیر از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او....

 شیخ احوال بهلول را پرسید.

 گفتند او مردی دیوانه است.

 گفت او را طلب کنید که مرا با او کار است. پس تفحص کردند و او را در صحرایی یافتند.

 شیخ پیش او رفت و سلام کرد.

 بهلول جواب سلام او را داده پرسید چه کسی هستی؟ عرض کرد منم شیخ جنید بغدادی.

 فرمود تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد می‌کنی؟ عرض کرد آری..

 بهلول فرمود طعام چگونه میخوری؟

 عرض کرد اول «بسم‌الله» می‌گویم و از پیش خود می‌خورم و لقمه کوچک برمی‌دارم، به طرف راست دهان می‌گذارم و آهسته می‌جوم و به دیگران نظر نمی‌کنم و در موقع خوردن از یاد حق غافل نمی‌شوم و هر لقمه که می‌خورم «بسم‌الله» می‌گویم و در اول و آخر دست می‌شویم..

 بهلول برخاست و دامن بر شیخ فشاند و فرمود تو می‌خواهی که مرشد خلق باشی در صورتی که هنوز طعام خوردن خود را نمی‌دانی و به راه خود رفت.

 مریدان شیخ را گفتند: یا شیخ این مرد دیوانه است. خندید و گفت سخن راست از دیوانه باید شنید و از عقب او روان شد تا به او رسید.

 بهلول پرسید چه کسی هستی؟

 جواب داد شیخ بغدادی که طعام خوردن خود را نمی‌داند.

بهلول فرمود: آیا سخن گفتن خود را می‌دانی؟

 عرض کرد آری...

 سخن به قدر می‌گویم و بی‌حساب نمی‌گویم و به قدر فهم مستمعان می‌گویم و خلق را به خدا و رسول دعوت می‌کنم و چندان سخن نمی‌گویم که مردم از من ملول شوند و دقایق علوم ظاهر و باطن را رعایت می‌کنم. پس هر چه تعلق به آداب کلام داشت بیان کرد.

 بهلول گفت گذشته از طعام خوردن سخن گفتن را هم نمی‌دانی..

 پس برخاست و برفت. مریدان گفتند یا شیخ دیدی این مرد دیوانه است؟ تو از دیوانه چه توقع داری؟ جنید گفت مرا با او کار است، شما نمی‌دانید.

 باز به دنبال او رفت تا به او رسید.

 بهلول گفت از من چه می‌خواهی؟ تو که آداب طعام خوردن و سخن گفتن خود را نمی‌دانی، آیا آداب خوابیدن خود را می‌دانی؟

 عرض کرد آری... چون از نماز عشا فارغ شدم داخل جامه‌ خواب می‌شوم، پس آنچه آداب خوابیدن که از حضرت رسول (علیه‌السلام) رسیده بود بیان کرد.

 بهلول گفت فهمیدم که آداب خوابیدن را هم نمی‌دانی.

 خواست برخیزد جنید دامنش را بگرفت و گفت ای بهلول من هیچ نمی‌دانم، تو قربه‌الی‌الله مرا بیاموز.

 بهلول گفت: چون به نادانی خود معترف شدی تو را بیاموزم.

 بدانکه اینها که تو گفتی همه فرع است و 

 اصل در خوردن طعام آن است که لقمه حلال باشد و اگر حرام را صد از اینگونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریکی دل شود.

 جنید گفت: جزاک الله خیراً! و

 ادامه داد: 

 در سخن گفتن باید دل پاک باشد و نیت درست باشد و آن گفتن برای رضای خدای باشد و اگر برای غرضی یا مطلب دنیا باشد یا بیهوده و هرزه بود.. هر عبارت که بگویی آن وبال تو باشد. پس سکوت و خاموشی بهتر و نیکوتر باشد.

و در خواب کردن این‌ها که گفتی همه فرع است؛ اصل این است که در وقت خوابیدن در دل تو بغض و کینه و حسد بشری نباشد.

۱۴تیر


بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد! ..... دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد

بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب ..... که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد

بخوان دعای فرج را و ناامید مباش ..... بهشت پاک اجابت هزار در دارد

بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است ..... خدای را، شب یلدای غم سحر دارد

بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال ..... مسافر دل ما، نیت سفر دارد

بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا ..... ز پشت پرده ی غیبت به ما نظر دارد

بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا ..... حجاب غیبت از آن روی ماه بر دارد

تعجیل در فرج حجت بن الحسن العسکری صلوات


۱۲تیر

 

روزى وزیر هارون الرشید از کنار قبرستان رد مى شد. دید جناب بهلول، استخوان ها را در قبرستان جابجا مى کند و دنبال چیزى مى گردد،

گفت: بهلول! اینجا چه مى کنى؟ بهلول گفت: امروز آمده ام اینها را از هم جدا کنم . فرق بگذارم بین وزیر، دبیر، سرهنگ، سرتیپ، تاجر، حمال

 و ... . مى خواهم ببینم داخل اینها کدامشان بالاتر بوده اند! هر چه نگاه مى کنم مى بینم تمام مثل هم هستند . اینها بیخود در دنیا بر سر هم مى زدند

(مرد آخربین مبارک بنده اى است) معارفى از قرآن، آیت الله دستغیب، ص 325


۱۱تیر

شعر زیبا درباره نماز


سبب قرب داور است نماز                         فرق مومن ز کافر است نماز

در میــان خــدا و مخــلـــوقــش                   ارتبــاطی مکـرر اسـت نـمـاز

بهــترین فـرصـت ســخـن گـفتن                   با خـداونــد اکـبـر است نـمـاز

شیاد حق نیست بهتر از این کار                  از عـبادات بـرتـر است نـمـاز

مسلـمین را ز مـبدا و ز مـعــاد                   روز و شب یادآور است نماز

طـاعتی نیـست بـی نـمـاز قـبـول                  روح طـاعـات دیـگرست نماز

جسم و جان عقل و رای انسان را               بسوی خیر رهبر است نماز

ســپـر آتـــش اسـت روزه ولـــــی                ناجی روز محشر است نماز

نــــردبــــان تـــعــــالــــی مــومـــن               در مهمات سنگر است نماز

هـــم تــــســــلای خــــاطر مســکین             هم قرار توانــگر است نماز

مـــجــــری حـــکــــم امر بر معروف            عامل نهی منکر است نماز

طـــاعتــــی با چـــنــین اهـــمـــیـــت              که از اینهم مهمتر است نماز

بــــی ولای عــــلی نـــبــخـشـــد سود             که علی جان و پیکر است نماز

مـــهـــر آل عـــلی اســـت روح صلوه            بر مـــحـــمد و آل او صـــلوات

قال رسول الله صلی اله علیه و آله:

لا تَزالُ اُمَّتى بِخَیرٍ ما تَحابّوا وَاَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَکاةَ وَقَروا الضَّیفَ... ؛

امّتم همواره در خیر و خوبى اند تا وقتى که

یکدیگر را دوست بدارند،

 نماز را برپا دارند،

زکات بدهند

و میهمان را گرامى بدارند...  امالى طوسى، ص 647، ح 1340

 

۰۹تیر

یه روز حضرت موسی به خداوند متعال عرض کرد : من دلم میخواد یکی از اون بندگان خوبت رو ببینم . خطاب اومد : برو تو صحرا . اونجا مردی هست داره کشاورزی میکنه . او از خوبان

درگاه ماست . حضرت اومد دید یه مردی هست داره بیل میزنه و کار میکنه . حضرت تعجب کرد که او چطور به درجه ای رسیده که خداوند میفرماید از خوبان ماست . از جبرئیل پرسید . جبرئیل

عرض کرد : الان خداوند بلائی بر او نازل میکند ببین او چی کار میکنه . بلیه ای نازل شد که آن مرد در یک لحظه هر دو چشمش رو از دست داد . فورا نشست . بیلش رو هم گذاشت جلوی

روش . گفت : مولای من تا تو مرا بینا می پسندیدی من داشتن چشم را دوست می داشتم . حال که تو مرا کور می پسندی من کوری را بیش از بینایی دوست دارم . حضرت دید این مرد به مقام

رضا رسیده . رو کرد به آن مرد و فرمود : ای مرد من پیغمبرم و مستجاب الدعوه . میخوای دعا کنم خدا چشاتو بهت برگردونه . گفت : نه . حضرت فرمود : چرا ؟ گفت :

 

آنچه مولای من برای من اختیار کرده بیشتر دوست دارم تا آنچه را که خودم برای خودم بخواهم


۰۵تیر

عبادالرحمن چه کسانی هستند؟  

 


وَ عِبادُالرَّحْمنِ  

و بندگان خداى رحمان

الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً

کسانى هستند که روى زمین بى ‏تکبّر راه مى‏ روند،

وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً (فرقان63)

و هر گاه جاهلان آنان را طرف خطاب قرار دهند (و سخنان نابخردانه گویند) با ملایمت(و سلامت نفس) پاسخ دهند.

وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً (فرقان64)؛

و آنان براى پروردگارشان، در حال سجده و

قیام شب‏ زنده ‏دارى مى ‏کنند.


پیام‏های آیه:

1ـ بالاترین مدال براى انسان، مدال بندگى خداست. «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ» زیرا انتساب به بى‏ نهایت، انسان را بالا مى‏برد.

2ـ رفتار هر کس، نشان دهنده‏ ىشخصیّت اوست. «عِبادُ الرَّحْمنِ ... یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً» (بندگان خاص خداوند، مظهر تواضع هستند.)

3ـ اسلام، دین جامعى است که حتّى براى چگونه راه رفتن برنامه دارد. «یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً»

4ـ ایمان و اعتقاد انسان، در رفتار شخصى او مؤثّر است. «عِبادُ الرَّحْمنِ ... یَمْشُونَ»

5ـ تواضع، ثمره‏ ى بندگى و نخستین نشانه‏ ى آن است. «هَوْناً»

6ـ سرچشمه‏ ى مدارا و نرمخویى بندگان خدا، ایمان است، نه ترس و ضعف آنان. «عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ» ...

7ـ وقار و نرمى از بارزترین صفات مؤمن است. «یَمْشُونَ ... هَوْناً»

8ـ تواضع نسبت به همه‏ ى مردم لازم است. (نسبت به زن و مرد، کوچک و بزرگ، دانا و نادان). «یَمْشُونَ ... هَوْناً ... قالُوا سَلاماً»

9ـ با جاهلان مقابله به مثل نکنید. «إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً»

10ـ مُدارا و حلم و حوصله، از صفات بارز مؤمنان است. «قالُوا سَلاماً»

11ـ تواضع باید هم در عمل باشد، «یَمْشُونَ ... هَوْناً»، هم در کلام، «قالُوا سَلاماً» و هم در عبادت. «سُجَّداً وَ قِیاماً»

12ـ با افراد نادان و فرومایه مجادله نکنید. «قالُوا سَلاماً» (آنان سخنى در شأن خود مى‏گویند، ولى شما سخنى عالمانه و کریمانه بگویید)

13ـ بهترین وقت عبادت، شب است و بین شب و نماز و مناجات، رابطه محکمى است. «یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ» (فضاى آرام، دورى از ریا، تمرکز فکر، از برکات شب است)

14ـ شب زنده‏ دارى و استمرار و تداوم عبادت، نشانه‏ ى بندگان خاصّ خداوند است. (فعل مضارع «یَبِیتُونَ» نشانه‏ ى استمرار است)

15ـ آنچه به عبادت ارزش مى‏دهد، اخلاص است. «لِرَبِّهِمْ»

پروردگارا! ما را از بندگان خاصت قرار ده و توفیق کسب ویژگیهاى صفات عباد الرحمن را به ما مرحمت کن.



۰۴تیر

حرفهای یک آرایشگر در مورد خدا

مردی برای اصلاح به آرایشگاه رفت .در بین کار گفتگوی جالبی بین آنها در

 مورد خدا صورت گرفت !!

آرایشگر گفت:من باور نمیکنم خدا وجود داشته با شد؟

مشتری پرسید چرا؟

آرایشگر گفت : کافیست به خیابان بروی و ببینی .مگر میشود با وجود خدای مهربان اینهمه مریضی و درد و رنج وجود داشته باشد؟

مشتری چیزی نگفت و از مغازه بیرون رفت .به محض اینکه از آرایشگاه بیرون آمد ُ

مردی را در خیابان دید با موهای ژولیده و کثیف با سرعت به آرایشگاه برگشت و به ارایشگر گفت: می دانی به نظر من آرایشگر ها وجود ندارند!!!

مرد با تعجب گفت :چرا این حرف را میزنی؟ من اینجاهستم و همین الان موهای تو را مرتب کردم ؟

مشتری با اعتراض گفت: پس چرا کسانی مثل آن مرد بیرون از آریشگاه وجود دارند.

آرایشگر گفت:آرایشگر ها وجود دارند فقط مردم به ما مراجعه نمیکنند .

مشتری گفت :دقیقا همین است.

خدا وجود دارد فقط مردم به او مراجعه نمیکنند!

برای همین است که اینهمه درد و رنج در دنیا وجود دارد