مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند
پیام های کوتاه

۱۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

۳۱ارديبهشت

خداوند خطاب به حضر موسی علی نبینا و آله و علیه السلام می فرماید:

تو چه کار برای من کرده ای؟؟؟؟؟؟

و سپس یکی یکی کارهای خوب او را می شمارد و می فرماید:

آن ها را برای خودت انجام داده ای.

وقتی حضرت موسی عرض میکند:

خدایا! پس چه کنم که برای تو باشد؟

خطاب می آید که «هل والیت لی ولیا و هل عادیت لی عدوا؟»

آن چه برای من است این است که: کسی را به خاطر من دوست بداری یا کسی را

به خاطر اینکه دشمن من است، دشمن بداری.

در ذیل این روایت آمده است که حضرت موسی از این جا فهمید که محبوبترین اعمال نزد خداوند، این

 است که انسان دیگران را برای خدا دوست بدارد.




۲۹ارديبهشت

روزی مهندس ساختمانی از طبقه 6 می خواهد که با یکی از کارگرانش حرف بزند...

خیلی اورا صدا میزند اما بخاطر شلوغی و سر صدا کارگر متوجه نمی شود، به ناچار مهندس یک اسکناس 10 دلاری به پایین می اندازد تا بلکه کارگر بالا را نگاه کند...

کارگر 10 دلار را بر می دارد و توی جیبش می گذارد و بدون اینکه بالا را نگاه کند مشغول کارش می شود...

بار دوم مهندس 50 دلار را می فرستد و دوباره کارگر بدون اینکه بالا را نگاه کند پول را در جیبش می گذارد!!!

بار سوم مهندس سنگ کوچی را می اندازد پایین و به سر کارگر برخورد می کند در این لحظه کارگر سرش را بلند می کند و بالا را نگاه می کند  و مهندس کارش را به او می گوید.

این داستان همان داستان زندگی انسان است

خدای مهربان همیشه نعمتها را برای ما می فرستد اما ما سپاسگذار نیستیم...!!!


اما وقتی که سنگ کوچکی بر سرمان می افتد که در واقع همان مشکلات کوچک زندگی اند به خداوند

روی می آوریم

بنا بر این هر زمان از پروردگارمان نعمتی به ما رسید لازم است که سپاسگذار باشیم قبل از اینکه سنگی بر

 سرمان بیفتد

وَإِذَا غَشِیَهُم مَّوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّـهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ‌ فَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ ۚ وَمَا یَجْحَدُ بِآیَاتِنَا إِلَّا کُلُّ خَتَّارٍ‌ کَفُورٍ‌ ﴿ ٣٢ لقمان﴾

چون آنان را [در دریا] موجى [به دنبال موجى] مانند ابرهاى سایه‏ انداز فرو پوشد ، خدا را در حالى که ایمان و عبادت را براى او [از هرگونه شرکى] خالص مى‏کنند ، مى‏خوانند ، و زمانى که آنان را به خشکى مى‏رساند برخى از آنان به راه میانه و معتدل [که راه توحید است] مى‏روند [و برخى پیمان می ‏شکنند] و آیات ما را جز هر پیمان‏شکن خائن و کفر پیشه‏ اى انکار نمى ‏کند .«32»


۲۸ارديبهشت

پیرزنی در خواب , خدا رو دید و به او گفت :


"خدایا من خیلی تنهام . آیا مهمان خانه من می شوی ؟ "


خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش خواهد رفت .


پیرزن از خواب بیدار شد با عجله شروع به جارو کردن خانه کرد.


رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی که بلد بود پخت.


سپس نشست و منتظر ماند.


چند دقیقه بعد در خانه به صدا در آمد .


پیر زن با عجله به طرف در رفت آن را باز کرد پیر مرد فقیری بود .


پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد


پیر زن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را بست.


نیم ساعت بعد باز در خانه به صدا در آمد. پیر زن دوباره در را باز کرد.


این بار کودکی که از سرما می لرزید از او خواست تا از سرما پناهش دهد .


پیر زن با ناراحتی در را بست و غرغر کنان به خانه بر گشت


نزدیک غروب بار دیگر در خانه به صدا در آمد .


این بار نیز پیرزن فقیری پشت در بود. زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه

اش غذا بخرد .


پیر زن که خیلی عصبانی شده بود با داد و فریاد پیر زن را دور کرد.


شب شد ولی خدا نیامد پیرزن نا امید شد و رفت که بخوابد و در خواب بار دیگر خدا را دید .
پیرزن با ناراحتی گفت:


"خدایا مگر تو قول نداده بودی که امروز به دیدنم خواهی اومد ؟"


خدا جواب داد :


" بله من سه بار آمدم و تو هر سه بار در را به رویم بستی "


امام سجاد علی بن الحسین علیه السلام هنگامی که به مستمندی صدقه می داد

دست خود را می بوسید.


شخصی از آن حضرت راز این بوسیدن را پرسید.


امام علیه السلام در پاسخ فرمودند


صدقه مومن قبل از اینکه به دست فقیر و نیازمند برسد به دست خداوند میرسد از این رو

من دست خود را می بوسم

به نقل از http://dastandastankotah.persianblog.ir/post/235/

۲۷ارديبهشت

گویند : صاحب دلى ، براى اقامه نماز به مسجدى رفت.

نمازگزاران ، همه او را شناختند ؛ پس ، از او خواستند که پس از نماز ، بر منبر رود و پند گوید....

پذیرفت ... نماز جماعت تمام شد.

چشم ها همه به سوى او بود.

مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست.

بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود.

آن گاه خطاب به جماعت گفت :مردم! هر کس از شما که مى داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد ، برخیزد!

کسى برنخاست.

گفت :حالا هر کس از شما که خود را آماده مرگ کرده است ، برخیزد !

باز کسى برنخاست.

گفت : شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید ؛ اما براى رفتن نیز آماده نیستید



۲۶ارديبهشت



مرحوم آیت الله میرزا محمد حسن نائینی (ره) در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط قوای انگلیس و روس خیلی نگران بودند از این که کشور دوستداران امام زمان (ع) از بین برود و سقوط کند. شبی به امام عصر (ع) متوسل می شود و در خواب می بیند دیواری است به شکل نقشه ایران که شکست برداشته و خم شده است و در زیر این دیوار تعدادی زن و بچه نشسته اند و دیوار دارد روی سر آنها خراب می شود. مرحوم نائینی چون این صحنه را می بیند بسیار نگران می شود و فریاد می زند: «خدایا، این وضع به کجا خواهد انجامید؟» در همین حال می بیند حضرت ولی عصر (ع) تشریف آوردند و با دست مبارکشان دیوار را که در حال افتادن بود گرفتند و بلند کردند و دوباره سر جایش قرار دادند و فرمودند: «اینجا (ایران شیعه)، خانه ما است. می شکند، خم می شود، خطر است ولی ما نمی گذاریم سقوط کند ما نگهش می داریم.»

                                                                                                                           «ملاقات با امام عصر (عج) ، ص 137 »

۲۵ارديبهشت

یا زینب(س)

تو کوه صبر باشی و من نگاهم به بی صبرانی باشد که ادعای اسوه بودن دارند؟؟؟؟

تو فرمانبردار امام خویش باشی و من غافل از امام حی و حاضر خود باشم؟؟؟

یاری ام کن !!!!

کمکم کن تا تو را الگوی زیستنم بدارم و بدانم

یاری ام کن تا چنان باشم که با امام خویش بودی


وفات بزرگ بانوی کربلا، حضرت زینب کربلا سلام الله علیها تسلیت باد 


۲۴ارديبهشت
دکتر شیخ از مردم پولی نمی گرفت و هر کس هرچه می خواست توی صندوقی که کنار میز دکتر بود می‌انداخت و چون حق ویزیت دکتر 5 ریال تعیین شده بود ( خیلی کمتر از حق ویزیت سایر پزشکان آنزمان)، اکثر مواقع، سر فلزی نوشابه به جای پنج ریالی داخل صندوق انداخته میشد و صدایی شبیه انداختن پول شنیده می‌شد.

محله ما در مشهد نزدیک کوچه دکتر شیخ است. مادرم از قول دختر دکتر شیخ تعریف می کرد که روزی متوجه شدم،
پدر مشغول شستن و ضد عفونی کردن انبوه سر نوشابه های فلزی است!

با تعجب گفتم: پدر بازیتان گرفته است؟ چرا سر نوشابه ها را می شورید؟
و پدر جوابی داد که اشکم را در آورد :

دخترم، مردمی که مراجعه می کنند باید از سر نوشابه‌های تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند، این سر نوشابه‌های تمیز را آخر شب در اطراف مطب می‌ریزم تا مردمی که مراجعه می کنند از اینها که تمیز است استفاده کنند. آخر بعضی‌ها‌ خجالت می‌کشند که چیزی داخل صندوق مطب نیاندازند.

-----------------------------------------------
نقل از یک سبزی فروش :ابتدا که دکتر در محله سرشور مطب بازکرده بود و من هنوز ایشان را نمی شناختم. هر روز قبل از رفتن به مطب نزد من می آمد و قیمت سبزیها را یادداشت می کرد اما خرید نمی کرد ، پس از چند روز حوصله ام سر رفت و با کمی پرخاش به او گفتم : مگر تو بازرسی که هر روز می آیی و وقت مرا می گیری ؟ وی گفت : خیر، من دکتر شیخ هستم و قیمت سبزیجات را برای آن می پرسم تا ارزانترین آنها را برای بیماران خودم تجویز کنم .
------------------------------------------------
روزی مردی از دکتر سئوال می کند: شما چرا با این سن و خستگی ناشی از کار از موتور سیکلت استفاده می کنید؟ دکتر در جواب می گوید :منزل مریضهایی که من به عیادتشان می روم آنقدر پیچ در پیچ است و کوچه های تنگ دارد که هیچ ماشینی از آن نمی تواند عبور کند، بنابراین مجبورم با موتور به عیادتشان بروم .
-------------------------------------------------
آری این اوج عزت انسانی است ، طوری زندگی کند که حتی نام خود را هم به فراموشی بسپارد و بحدی در خدمت مردم و البته برای رضای خالق غرق باشد و پس از مرگ احسان و عظمت کارش آشکار گردد. دکتر شیخ بیش از اینکه دکتر باشد معلمی بود که اخلاق همراه با مهربانی و صفا را به شاگردان و مریدان مکتبش آموزش داد.
۲۴ارديبهشت

آیت الله بهجت:

از ما عمل چندانی نخواسته اند!


مهم تر از عمل کردن " عمل نکردن" است!


تقوا یعنی" عمل گناه را مرتکب نشدن"!


همه می پرسند چه کار کنیم، من میگویم بگویید چه کار نکنیم


و پاسخ این است: گـــــــــنـــــــاه نـــکـنـــیـــد


شاه کلید اصلی رابطه با خدا "گناه نکردن" است. 



۲۳ارديبهشت

سیزده ماه رجب آمد به دنیا مرتضی / مژده ای اهل ولا ، او هست وصی مصطفی


بهر زهرا همسر و باب حسین و حسن است / فاتح خیبر، شفیع مومنین روز جزا


میلاد مولا ی متقیان امیر بیان علی (ع) مبارکباد

۲۲ارديبهشت









در روز پدر به کعبه سر باید زد


                            بر بام نجف دوباره پر باید زد


                                                      درحسرت بوسه بر ضریح مولا


                                                                       صد بوسه به دستان پدر باید زد...


                                                 

                       

                                  «ولادت مولا علی (ع) و روز پدر مبارکباد»


                                                                              

  مسجد علی بن ابیطالب علیه السلام پسبند