الهی رجب گذشت و ما از خود نگذشتیم ؟
الهی تو از ما بگذر ...
سلام بر شعبان و اعیادش ...
سلام بر حسین و عباسش ...
سلام بر سجاد و سجودش ...
سلام بر علی اکبر و جوانی اش ...
و سلام بر نیمه شعبان و انشاالله ظهور مولودش ...
الهی رجب گذشت و ما از خود نگذشتیم ؟
الهی تو از ما بگذر ...
سلام بر شعبان و اعیادش ...
سلام بر حسین و عباسش ...
سلام بر سجاد و سجودش ...
سلام بر علی اکبر و جوانی اش ...
و سلام بر نیمه شعبان و انشاالله ظهور مولودش ...
چون آنان را [در دریا] موجى [به دنبال موجى] مانند ابرهاى سایه انداز فرو پوشد ، خدا را در حالى که ایمان و عبادت را براى او [از هرگونه شرکى] خالص مىکنند ، مىخوانند ، و زمانى که آنان را به خشکى مىرساند برخى از آنان به راه میانه و معتدل [که راه توحید است] مىروند [و برخى پیمان می شکنند] و آیات ما را جز هر پیمانشکن خائن و کفر پیشه اى انکار نمى کند .«32»
به نقل از http://dastandastankotah.persianblog.ir/post/235/
مرحوم آیت الله میرزا
محمد حسن نائینی (ره) در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط قوای انگلیس و
روس خیلی نگران بودند از این که کشور دوستداران امام زمان (ع) از بین برود و سقوط
کند. شبی به امام عصر (ع) متوسل می شود و در خواب می بیند دیواری است به شکل نقشه
ایران که شکست برداشته و خم شده است و در زیر این دیوار تعدادی زن و بچه نشسته اند
و دیوار دارد روی سر آنها خراب می شود. مرحوم نائینی چون این صحنه را می بیند
بسیار نگران می شود و فریاد می زند: «خدایا، این وضع به کجا خواهد انجامید؟» در
همین حال می بیند حضرت ولی عصر (ع) تشریف آوردند و با دست مبارکشان دیوار را که در
حال افتادن بود گرفتند و بلند کردند و دوباره سر جایش قرار دادند و فرمودند:
«اینجا (ایران شیعه)، خانه ما است. می شکند، خم می شود، خطر است ولی ما نمی گذاریم
سقوط کند ما نگهش می داریم.»
«ملاقات با امام عصر (عج) ، ص 137 »