مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند

با مدد از خدای مولا علی «کانون فرهنگی ثامن الحجج مسجد علی بن ابیطالب فارس - لامرد- بخش اشکنان - روستای پسبند»

مسجد علی بن ابیطالب(علیه السلام) پسبند
پیام های کوتاه

۶۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زیبا» ثبت شده است

۰۹خرداد




الهی رجب گذشت و ما از خود نگذشتیم ؟

الهی تو از ما بگذر ...

سلام بر شعبان و اعیادش ...

سلام بر حسین و عباسش ...

سلام بر سجاد و سجودش ...

سلام بر علی اکبر و جوانی اش ...

 و سلام بر نیمه شعبان و انشاالله ظهور مولودش ...


*** آغاز ماه رسول الله و ماه شادی آل الله مبارک ***








شعبان و شد و پیک عشق از راه آمد

عطر نفس بقیة الله آمد

با جلوه سجاد، ابالفضل و حسین

یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد




۰۶خرداد





او پیام آور اسلام بود

رحمة للمومنین، رحمتی برای جهان

مهم نیست که امروز پیروانش به نام او و مکتب او با نشان دادن چنگ و دندان بر مردمان سخت می گیرند

مهم آن است که او چنین نبود

مهم نیست که نادانان، کین توزانه به او جسارت کنند و به سوی چهره تابناک شن بپاشند

ولی نخواهند توانست لکه ای بر خورشید وجودش بیاندازند

او پیامبر و پایه گذار دین اسلام، محمد بود

رحمتی جاودانه برای مردم جهان

بی گمان نیاز هست ما رویکردمان را دیگرگونه کنیم

بی گمان کم مایگان به دنبال بر آفشته شدن ما هستند

ما که خود را رهرو و شیفته او می دانیم باید کاری دیگر کنیم

از خود آغاز کنیم و خلق محمدی زیور رفتار خویش سازیم

بی گمان آن ها می پسندند که ما بتازیم و بشوریم و بزنیم و بسوزانیم

ما اما به نیکویی می توانیم مسلمان محمدی باشیم

تا بر همگان چون باران رحمت بباریم

چنان که فرموده اند

همچو باران باش، بر نیک و بد ببار




.....................عید مبعث مبارک باد.....................



۰۳خرداد



سوم خرداد ماه ، سالروز فتح تاریخی خرمشهر

را بر تمامی هموطنان گرامی تبریک عرض می نماییم.

*

*

*

خرمشهر را خدا آزاد کرد”

امام خمینی (ره)

*

*


*

*



۳۱ارديبهشت

خداوند خطاب به حضر موسی علی نبینا و آله و علیه السلام می فرماید:

تو چه کار برای من کرده ای؟؟؟؟؟؟

و سپس یکی یکی کارهای خوب او را می شمارد و می فرماید:

آن ها را برای خودت انجام داده ای.

وقتی حضرت موسی عرض میکند:

خدایا! پس چه کنم که برای تو باشد؟

خطاب می آید که «هل والیت لی ولیا و هل عادیت لی عدوا؟»

آن چه برای من است این است که: کسی را به خاطر من دوست بداری یا کسی را

به خاطر اینکه دشمن من است، دشمن بداری.

در ذیل این روایت آمده است که حضرت موسی از این جا فهمید که محبوبترین اعمال نزد خداوند، این

 است که انسان دیگران را برای خدا دوست بدارد.




۲۹ارديبهشت

روزی مهندس ساختمانی از طبقه 6 می خواهد که با یکی از کارگرانش حرف بزند...

خیلی اورا صدا میزند اما بخاطر شلوغی و سر صدا کارگر متوجه نمی شود، به ناچار مهندس یک اسکناس 10 دلاری به پایین می اندازد تا بلکه کارگر بالا را نگاه کند...

کارگر 10 دلار را بر می دارد و توی جیبش می گذارد و بدون اینکه بالا را نگاه کند مشغول کارش می شود...

بار دوم مهندس 50 دلار را می فرستد و دوباره کارگر بدون اینکه بالا را نگاه کند پول را در جیبش می گذارد!!!

بار سوم مهندس سنگ کوچی را می اندازد پایین و به سر کارگر برخورد می کند در این لحظه کارگر سرش را بلند می کند و بالا را نگاه می کند  و مهندس کارش را به او می گوید.

این داستان همان داستان زندگی انسان است

خدای مهربان همیشه نعمتها را برای ما می فرستد اما ما سپاسگذار نیستیم...!!!


اما وقتی که سنگ کوچکی بر سرمان می افتد که در واقع همان مشکلات کوچک زندگی اند به خداوند

روی می آوریم

بنا بر این هر زمان از پروردگارمان نعمتی به ما رسید لازم است که سپاسگذار باشیم قبل از اینکه سنگی بر

 سرمان بیفتد

وَإِذَا غَشِیَهُم مَّوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّـهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ‌ فَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ ۚ وَمَا یَجْحَدُ بِآیَاتِنَا إِلَّا کُلُّ خَتَّارٍ‌ کَفُورٍ‌ ﴿ ٣٢ لقمان﴾

چون آنان را [در دریا] موجى [به دنبال موجى] مانند ابرهاى سایه‏ انداز فرو پوشد ، خدا را در حالى که ایمان و عبادت را براى او [از هرگونه شرکى] خالص مى‏کنند ، مى‏خوانند ، و زمانى که آنان را به خشکى مى‏رساند برخى از آنان به راه میانه و معتدل [که راه توحید است] مى‏روند [و برخى پیمان می ‏شکنند] و آیات ما را جز هر پیمان‏شکن خائن و کفر پیشه‏ اى انکار نمى ‏کند .«32»


۲۸ارديبهشت

پیرزنی در خواب , خدا رو دید و به او گفت :


"خدایا من خیلی تنهام . آیا مهمان خانه من می شوی ؟ "


خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش خواهد رفت .


پیرزن از خواب بیدار شد با عجله شروع به جارو کردن خانه کرد.


رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی که بلد بود پخت.


سپس نشست و منتظر ماند.


چند دقیقه بعد در خانه به صدا در آمد .


پیر زن با عجله به طرف در رفت آن را باز کرد پیر مرد فقیری بود .


پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد


پیر زن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را بست.


نیم ساعت بعد باز در خانه به صدا در آمد. پیر زن دوباره در را باز کرد.


این بار کودکی که از سرما می لرزید از او خواست تا از سرما پناهش دهد .


پیر زن با ناراحتی در را بست و غرغر کنان به خانه بر گشت


نزدیک غروب بار دیگر در خانه به صدا در آمد .


این بار نیز پیرزن فقیری پشت در بود. زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه

اش غذا بخرد .


پیر زن که خیلی عصبانی شده بود با داد و فریاد پیر زن را دور کرد.


شب شد ولی خدا نیامد پیرزن نا امید شد و رفت که بخوابد و در خواب بار دیگر خدا را دید .
پیرزن با ناراحتی گفت:


"خدایا مگر تو قول نداده بودی که امروز به دیدنم خواهی اومد ؟"


خدا جواب داد :


" بله من سه بار آمدم و تو هر سه بار در را به رویم بستی "


امام سجاد علی بن الحسین علیه السلام هنگامی که به مستمندی صدقه می داد

دست خود را می بوسید.


شخصی از آن حضرت راز این بوسیدن را پرسید.


امام علیه السلام در پاسخ فرمودند


صدقه مومن قبل از اینکه به دست فقیر و نیازمند برسد به دست خداوند میرسد از این رو

من دست خود را می بوسم

به نقل از http://dastandastankotah.persianblog.ir/post/235/

۲۷ارديبهشت

گویند : صاحب دلى ، براى اقامه نماز به مسجدى رفت.

نمازگزاران ، همه او را شناختند ؛ پس ، از او خواستند که پس از نماز ، بر منبر رود و پند گوید....

پذیرفت ... نماز جماعت تمام شد.

چشم ها همه به سوى او بود.

مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست.

بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود.

آن گاه خطاب به جماعت گفت :مردم! هر کس از شما که مى داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد ، برخیزد!

کسى برنخاست.

گفت :حالا هر کس از شما که خود را آماده مرگ کرده است ، برخیزد !

باز کسى برنخاست.

گفت : شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید ؛ اما براى رفتن نیز آماده نیستید



۲۶ارديبهشت



مرحوم آیت الله میرزا محمد حسن نائینی (ره) در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط قوای انگلیس و روس خیلی نگران بودند از این که کشور دوستداران امام زمان (ع) از بین برود و سقوط کند. شبی به امام عصر (ع) متوسل می شود و در خواب می بیند دیواری است به شکل نقشه ایران که شکست برداشته و خم شده است و در زیر این دیوار تعدادی زن و بچه نشسته اند و دیوار دارد روی سر آنها خراب می شود. مرحوم نائینی چون این صحنه را می بیند بسیار نگران می شود و فریاد می زند: «خدایا، این وضع به کجا خواهد انجامید؟» در همین حال می بیند حضرت ولی عصر (ع) تشریف آوردند و با دست مبارکشان دیوار را که در حال افتادن بود گرفتند و بلند کردند و دوباره سر جایش قرار دادند و فرمودند: «اینجا (ایران شیعه)، خانه ما است. می شکند، خم می شود، خطر است ولی ما نمی گذاریم سقوط کند ما نگهش می داریم.»

                                                                                                                           «ملاقات با امام عصر (عج) ، ص 137 »

۲۵ارديبهشت

یا زینب(س)

تو کوه صبر باشی و من نگاهم به بی صبرانی باشد که ادعای اسوه بودن دارند؟؟؟؟

تو فرمانبردار امام خویش باشی و من غافل از امام حی و حاضر خود باشم؟؟؟

یاری ام کن !!!!

کمکم کن تا تو را الگوی زیستنم بدارم و بدانم

یاری ام کن تا چنان باشم که با امام خویش بودی


وفات بزرگ بانوی کربلا، حضرت زینب کربلا سلام الله علیها تسلیت باد 


۲۱ارديبهشت
                                                              

  قطاری سوی"خدا" میرفت

و
همه ی مردم سوار شدند
اما وقتی به بهشت رسیدند
همگی پیاده شدند
و
فراموش کردند
که
مقصد "خدا" بود نه بهشت...