شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۴۳ ق.ظ
انس
بن مالک مى گوید: همراه پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) به بیابان
رفتیم. پرنده اى در آنجا دیدیم که آواز مخصوص از آن شنیده مى شد.
پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) به من فرمود: آیا مى دانى این پرنده چه مى گوید؟!
عرض کردم: خدا و رسولش آگاه تر است.
فرمود: مى گوید:
یا رب! اذهبت بصرى و خلقتنى اعمى فارزقنى فانى جائع.
خداوندا! نور چشمم را از من گرفتى و مرا کور آفریدى، روزى مرا برسان که من گرسنه ام.
ناگهان دیدم پرنده دیگرى که ملخ بود، پرواز کنان آمد و در دهان او نشست و آن پرنده کور ملخ را بلعید.
در این هنگام آواز پرنده بلند شد، پیامبر به من فرمود: آیا مى دانى این پرنده چه مى گوید؟!
عرض کردم: خدا و رسولش آگاه تر است. فرمود:مى گوید:
الحمد لله الذى لم ینس من ذکره
حمد و سپاس خداوندى که یادآورنده اش را فراموش نمى کند.
و به نقل دیگر فرمود:
من توکل على الله کفاه
کسى که به خدا توکل کند، خدا او را کافى است.
۱
۰
۹۲/۱۲/۱۰